بامداد دوازدهمین روز از ماه آبان بود که لهیبی جانسوز در کمپ ترک اعتیاد گام اول رهایی لنگرود، قلب امیدوار بیش از ۴۰ انسان که آمده بودند تا به زندگی برگردند را به آتش کشید و داغ بر جان گیلان سبز گذاشت.
حتی شکوفههای سرخ روی حصار گام اول رهایی و پرواز دسته جمعی کبوتران از روی حصار و آواز گنجشک ها زیر آفتاب تنبل پاییز نمیتواند رنج لحظات آتشین کمپ را در ذهن همسایگان و گیلانیان کمرنگ کند. آسمان آبی روی این سقف سوخته نمیتواند سیاهی دنباله دار آن شب تاریک را که به بامداد نرسید از یادمان ببرد.دیگر هزاران حتی و اگر و اما و ای کاش نمیتواند آبی بر این آتش سرخ باشد. آتش قد میکشید و آرزوها را میسوزاند. آتش قد میکشید و خاطرات را خاکستر میکرد. آتش قد میکشید و ورق نازک پوست، چروکتر میشد، آتش قد میکشید و دستها ناامیدتر به زندگی چنگ میانداختند. فریادهای جانسوز از لا به لای شیار درهای قفل شده به دستگیره میپیچید و برمیگشت؛ آه از لحظهی دویدن و نرسیدن در «گام اول رهایی».
آتش طمعکارانه از سقف کمپ ترک اعتیاد لنگرود بالا میرفت و بالابال با نیروهای امدادی و آتشنشانی در نبرد بود؛ نیروهایی که برای فرونشاندن شعلههایی که با هیزم خشک کینه ورزی،حس انتقام جویی و نابخردی آمیخته بود، به آتش هجوم میبردند و آتش زبانه میکشید و داغِ روزگار تازه و زیستنی نو را بر دل خانوادههایی میگذاشت که روزی قرار بود با دسته گل به استقبال زندگی دوباره بروند.
به گفته متخصصان و محققان حوزه پزشکی و اجتماعی، اعتیاد یک بیماری است و شاید اگر آنهایی که دستاندرکار مداوای این بیماران در جستجوی شفا بودند به جای یک مدرسه فرسوده مکان مناسبی برای این محل در نظر میگرفتند، اگر پرسنل کمپ در قبال افرادی که با پرداخت هزینه و به امید مداوا به این محل پناه آورده بودند، قدری دلسوزانه و البته مسئولانه برخورد میکردند و اگر نگهبان آن شب درب اتاقهای کمپ را قفل نکرده بود و هزاران اگر دیگر این آتش به جان این انسان و خانوادههایشان که به امید بازگشت عزیزانشان به زندگی آنها را به آنجا آورده بودند، نمیافتاد.
طبق اعلام پرویز محمدنژاد قاضیمحله، نماینده مردم لنگرود در مجلس شورای اسلامی، افراد در کمپ ترک اعتیاد لنگرود از افراد کمبرخوردار و بعضا نانآور خانواده بودند.
آیا خشت خشت مدرسه فرسودهای که به عنوان محل کمپ ترک اعتیاد در نظر گرفته شده بود، نالههای هنگام سوختن پشت درهای بسته را فراموش میکند؟ آیا مادری که چشم انتظار بازگشت دوباره فرزندش بود، زنی که شوهرش را با هزاران امید برای فردایی روشن به کمپ بدرقه کرده بود و فرزندانی که منتظر بودند پدرشان به زودی و با تنی سالم بازگردد و برایشان شادی به ارمغان بیاورد، میتوانند حادثه تلخ بامداد دوازدهمین روز از آبان ماه را از یاد ببرند؟
انجمن علمی روانپزشکان ایران درخصوص حادثه آتشسوزی در کمپ ترک اعتیاد شهرستان لنگرود اطلاعیهای صادر و در آن بر حقوق قانونی و انسانی مراجعان به کمپهای ترک اعتیاد تاکید کرد و ضمن تسلیت به خانوادههای داغدیده، متذکر شد: از دست دادن بیش از ۳۰ انسان، واقعا ویرانگر و فکر ما پیش همه کسانی است که تحت تاثیر این فاجعه بزرگ قرار گرفتهاند.
در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده: براساس گزارشهای غیررسمی در برخی کمپها گاه از شیوههای غیرعلمی و بعضا غیرانسانی استفاده میشود؛ در نتیجه در فقدان نظارتهای جدی رسمی و یا حتی شاید در سکوت و بیتوجهی به وضعیت برخی مراکز، مراکز غیراستاندارد با مدیریت افرادی فاقدصلاحیت مدتهاست که به کار خود ادامه داده و بدون نظارت بر آنها رخدادهای ناخوشایندی رخ میدهد.
در همین رابطه و به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه؛ سید مهدی فلاحمیری، دادستان مرکز استان گیلان با اشاره به دستگیری مجرم اصلی حادثه گفت: فرد شناسایی شده که قصد خروج از استان را داشت در تحقیقات اولیه پس از مواجه شدن با ادله موجود به جرم ارتکابی اقرار کرد. این فرد از افراد بستری در این محل بوده که دو هفته قبل از وقوع جرم کمپ را ترک کرده و مدعی است به دلیل خصومت شخصی و ادعای سختگیری عوامل مرکز دست به این اقدام زده است.
هرچند تلخی این حادثه هولناک تا مدتها از کام ما نمیرود، ولی تلنگری بود تا مسئولان به صورت جدیتر در این حوزه ورود کنند.
از دستگیری مدیر کمپ، صدور قرار نظارت قضایی برای مدیرکل بهزیستی استان به لحاظ کوتاهی در انجام وظیفه و عدم نظارت بر کمپها در حادثه آتش سوزی کمپ ترک اعتیاد لنگرود تا ابلاغ دستور بازرسی اماکن نگهداری از معتادان به دادستانها و رؤسای واحدهای قضایی شهرستانهای گیلان از سوی حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل صادقی نیارکی، رئیس کل دادگستری استان گیلان و ورود کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به این حادثه آتشسوزی و اقدامات حقوقی، قضایی و اجتماعی مرتبط که امید است ضمن مرهم شدن بر دلهای سوخته بازماندگان، زنگ هشداری برای جلوگیری از پیشامدهای ناگوار دیگر باشد؛ چون این رنج عظیم آتـش زیر خاکستر بود و باید مراقب آتشهای زیر خاکستر باشیم و این لهیب، لهیبی است که نباید خاموش شود.