با آغاز حمله روسیه به اوکراین به عنوان کشوری با توان هستهای بالا یکی از سؤالات مهم در میان افکار عمومی جهان و منطقه شرق اروپا، وضعیت صنعت هستهای این کشور و نگرانی در مورد بروز هر نوع حادثه در این تاسیسات است.
با وجود اینکه اقدامات و عملیات نظامی در نزدیکی نیروگاههای این کشور تحت کنترل است و نگرانیهای اولیه رفع شده اما کارشناسان و صاحبنظران نسبت به ادامه جنگ و درگیری در اوکراین به شدت هشدار میدهند.
در هفته دوم حمله روسیه به اوکراین در نتیجه گلوله باران نیروگاه "زاپوریژیا" از سوی نیروهای روسی، این نیروگاه دچار آتش سوزی شد و در اثر آن یک واحد تولید برق این نیروگاه آسیب دید و بخشی از آن آتش گرفت. اگر این نیروگاه در اثر این حملات منفجر می شد، اثر آن ۱۰ برابر بیشتر از خسارتی بود که نیروگاه چرنوبیل داشت.
با وجود اینکه روسیه کشوری با توان هستهای و نیروگاههای قدرت اتمی است و از قوانین و مقررات بین المللی عدم تهدید و حمله به تاسیسات اتمی به خوبی آگاه است اما حملات نیروهای این کشور به سمت نیروگاههای اتمی فعال اوکراین قابل توجه بود و نشان می داد که روسها در رسیدن به خواستشان در اوکراین جدی هستند. هر چند روند حملات به سرعت کنترل و روالی منطقی یافت اما این موضوع باعث شد تا در سراسر جهان نگرانیهای جدی در این رابطه ایجاد شود.
حمله یک کشور سر تا به پا هستهای به کشوری با تاسیسات فعال اتمی که در خود خاطره تاریک و تلخ "چرنوبیل" را حمل میکند، نشان می دهد، جهان دیگر جای مطمئنی با اتکاء به قوانین بین المللی که نیم قرن پیش یا بیشتر وضع شده، نیست؛ قوانینی که هر نوع حمله به تاسیسات اتمی را منع میکند.
اوکراین به شدت به انرژی هستهای وابسته است و ۱۵ راکتور این کشور حدود نیمی از برق این کشور را تامین می کند. علاوه بر این این کشور از تامین کنندگان مهم برق اروپاست. شاید اوکراینی ها به پشتوانه تاسیسات اتمی شان تصور نمی کردند که روسیه به این کشور حمله کند اما واقعیت چیز دیگری را نشان داد.
در ادامه تلاش داریم، با توجه به اهمیت مساله اوکراین و حمله روسیه به این کشور، نگاهی کوتاه به تاریخچه انرژی هستهای در این کشور داشته باشیم.
توسعه هستهای در سال ۱۹۷۰ و زمانی که اوکراین بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود با ساخت نیروگاه چرنوبیل آغاز شد. اولین واحد در سال ۱۹۷۷ راهاندازی شد و واحد ۴ در سال ۱۹۸۳ در مدار قرار گرفت. پس از حادثه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ ساخت واحدهای ۵ و ۶ در سال ۱۹۸۹ لغو شد. این صنعت در طول سالهایی که کشور از اتحاد جماهیر شوروی سابق مستقل شد، نسبتا پایدار ماند. در پایان سال ۱۹۹۵ زاپروژ ۶ به شبکه متصل شد و این مجتمع با ظرفیت خالص ۵۷۰۰ مگاوات به بزرگترین نیروگاه هسته ای اروپا تبدیل شد. (دومین مجتمع بزرگ در حال کار گراولینز در فرانسه با ظرفیت خالص ۵۴۶۰ مگاوات است).
در نهایت در آگوست و اکتبر ۲۰۰۴ واحدهای خملینتسکی ۲ و رونو ۴ نیز به ترتیب به شبکه متصل شدند و ساخت و ساز طولانی و منقطع خود را به پایان رساندند و ۱۹۰۰ مگاوات به ظرفیت تولید این نیروگاه اضافه کردند تا به نحوی جایگزین از ظرفین از دست رفته به علت بسته شدن واحدهای ۱ و ۳ چرنوبیل در سال ۱۹۹۶ و ۲۰۰۰ شود.
انرژی هستهای بعد از اعلام استقلال
طول عمر طراحی اولیه راکتورهای روسیه ۳۰ سال بوده است اما کارهایی انجام شده است تا امکان افزایش طول عمر را فراهم کند. در سپتامبر ۲۰۲۱ شرکت دولتی انرژی هسته ای اوکراین قراردادی با شرکت وستینگهاوس آمریکا برای ساخت ۴ راکتور AP۱۰۰۰ در سایت های مستقر در این کشور امضا کرد. از آن زمان به بعد "انرگواتم" برنامه هایی را برای راکتورهای بیشتر به منظور تحقق هدف تامین ظرفیت برق هسته ای به میزان ۲۴ گیگاوات تا سال ۲۰۴۰ ترسیم کرده است که از جمله این برنامه ها بررسی امکان استقرار راکتورهای کوچک مدولار از شرکت آمریکایی NuScale است.
چگونگی تامین سوخت هستهای نیروگاهها
اوکراین به دو تامین کننده سوخت دسترسی دارد؛ "تول" روسیه و "وستینگهاوس" آمریکا. از سیاست های قابل توجه این کشور دخالت شرکت های اروپایی در صنعت هسته ای و نیروگاهی خود بعد از استقلال بوده است که نشان می دهد اوکراین در این زمینه نیز تمایل داشته است تا لزوما به روسیه وابسته نباشد. البته بیشتر سوخت در راکتورهای اوکراین توسط "تول" (TVEL) تولید میشود، اما این کشور در سالهای اخیر پروژهای در حال انجام برای تنوع بخشیدن به منابع سوخت خود داشته است. از اواسط سال ۲۰۲۱، شش راکتور از ۱۵ راکتور اوکراین با استفاده از سوخت تولید شده توسط وستینگهاوس که کارخانه آن در وستروس در سوئد واقع شده کار می کنند.
به گزارش ایسنا، محمد البرادعی مدیرکل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی در یادداشتی نوشت: ورای خونریزی و تخریبهای بی مورد، حمله روسیه به اوکراین خطر نشت تشعشعات و حتی جنگ هسته ای را نیز افزایش داده است. جهان که طی یک پنجره کوتاه صلح در اوایل دهه ۱۹۹۰ به درس های جنگ سرد توجه نکرد، اکنون با عواقب آن زندگی می کند.
امروز بسیاری از تحلیل گران اوکراینی و بین المللی به این فکر میکنند که اگر این کشور زرادخانه هستهای خود را حفظ کرده بود، آیا باز هم روسیه به راحتی از مرزهای این کشورعبور می کرد؟ البته بسیاری معتقدند زنگ ها برای اوکراین در سال ۲۰۱۴ و حمله روسیه به کریمه نواخته شد. از همان زمان بود که برخی از مقامات دولتی اوکراین از لزوم تلاش برای دوباره تبدیل شدن این کشور به یک قدرت هستهای سخن گفتند.
هر چند اوکراین میراثدار اتحاد جماهیر شوروی در منافع و مضار انرژی اتمی است، اما رویکرد و سیاستهایش از بعد فروپاشی شوروی نشان داده که تمایل دارد تا هر چه بیشتر به سمت غرب حرکت کند. با عقب نشینی اوکراین از خواست خود برای پیوستن به ناتو در جریان حملات اخیر روسیه به این کشور، بسیاری از مقامات و کارشناسان اوکراینی بیش از پیش معتقدند که باید برای دوباره تبدیل شدن به یک قدرت هستهای تلاش کرد؛ تا با تکیه بر آن بتواند مانع از تهدید منافع و امنیت ملی اوکراین و استقلال در انتخاب سیاستهای راهبردیاش شود.