بررسی سبک و سنگین اسکوچیچ و تیمش در مقدماتی جام جهانی، موضوع بحث امروز با مربی ایرانی - اتریشی بوده است.
جهانیار محبی مربی ایرانی - اتریشی شاغل در سوپرلیگ چین است که چندی پیش در کادرفنی لوانته نیز حضور داشت. او که کارش را با افشین قطبی آغاز کرد، حالا در کنار خاویر پریرا به تیم هنان چین بازگشته است.
محبی که باوجود فاصله جغرافیایی نسبت به ایران، با دقت تحولات لیگ برتر و تیم ملی را دنبال میکند، در گفتوگویی که با خبرنگار ما انجام داده، به سوالات پیرامون دراگان اسکوچیچ و تیم تحت هدایت او پاسخ داده و در مورد انتقادات از وی نیز اظهارنظر کرده است.
این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
* برای آغاز گفتوگو، از اسکوچیچ شروع کنیم. اینکه یک مربی نهچندان شناخته شده در پست سرمربیگری قرار گرفت و در ادامه هم که نتایج را دیدیم.
از قبل از آغاز بازیهای مقدماتی روی انتخاب آقای اسکوچیچ فشاری وجود داشت و عدهای به انتخاب ایشان انتقاد میکردند اما در دنیا همه مربیها نمیتوانند اسم و رسم دار باشند. بعضی از مربیها وقتی انتخاب میشوند، قضاوتهایی روی آنها وجود دارد که رزومه یا اسم بزرگی ندارند ولی هر مربی در زمانی این شانس را بهدست میآورد که جایگاه بزرگی به او بدهند و بعد میتواند با عملکرد خودش نشان بدهد لیاقت آن جایگاه را داشته یا نداشته است. برای اسکوچیچ هم این اتفاق افتاد و یک شانس به ایشان دادند ولی در نهایت به مربیها با توجه به اعداد و ارقام، جایگاه میدهند و با عملکردی که اسکوچیچ داشت ما نمیتوانیم انتقادی داشته باشیم. با وجود اینکه تیم ملی شرایط سختی داشت و بهخاطر کرونا، لیگها شرایط بدی داشتند و بازیهای تدارکاتی هم برگزار نمیشد، اسکوچیچ بهترین عملکرد ممکن را داشت. کار مثبتی که اسکوچیچ انجام داد این بود که به تیم ملی یک تناسبی داد و تاکتیک کلی تیم و لیست بازیکنانی که میخواست از روز اول برایش مشخص بود و در نهایت هم بهترین نتیجه ممکن را گرفت.
* در مورد بازی با عراق صحبت کن که شاید یکی از بهترین نمایشهای تیم ملی بود.
قبل از بازی با عراق خیلیها میگفتند تیم ملی عراق فعلی، ضعیفترین تیم آنها است اما من چنین عقیدهای ندارم و فکر میکنم فوتبال عراق هم به فوتبال ایران شباهت دارد و بازیکنان با استعداد و تکنیکی زیادی دارند و حتی یکی از بازیکنانشان در منچستر یونایتد بازی میکند؛ این نشان میدهد از نظر استعداد کمتر از ما نیستند اما مشکل سازماندهی داشتند. پتروویچ از نظر انگیزشی بازیکنان را بالا برد و تاکتیک آنها هم این بود که در ۲۰ دقیقه اول بازی، ایران را تحتفشار بگذارند که ایران نتواند بازیسازی کند و تا حدودی هم موفق بودند. سیستم آنها ۱-۳-۲-۴ بود، ایران هم از اول مسابقات ۲-۴-۴ بازی میکرد. دیدیم که ایران از دقیقه ۲۰ بازی تغییر سیستم داد و با سیستم ۱-۴-۱-۴ بازی کرد و فکر میکنم این یکی از دلایل موفقیت اسکوچیچ این است که در طول بازی وقتی میبیند سیستم اولیهاش جواب نمیدهد، پلن b را اجرا میکند. وقتی تیمی مقابل شما ۱-۳-۲-۴ بازی میکند فضاهای زیادی در سمت راست و چپ هافبک دفاعی آن تیم ایجاد میشود و وقتی شما با سیستم ۱-۴-۱-۴ بازی میکنید در واقع با چهار هافبک مقابل دو هافبک دفاعی بازی میکنید و این به ایران اجازه داد راحتتر مقابل دفاع عراق سیستمهای ترکیبی ایجاد کند و این مساله عراق را دچار مشکل کرد چون آنها آمادگی این قضیه را نداشتند و دیدیم که بعد از این تغییر سیستم، ایران شروع به موقعیتسازی کرد و بازی خوبی انجام داد و توانست نتیجه هم بگیرد.
* اما در دیدار مقابل امارات، به نظر تیم ملی افت کرد.
در بازی با امارات از نظر روحی و روانی شرایط تغییر کرد؛ ایران به جام جهانی صعود کرده بود و در مقابل تیمی بازی میکرد که باید بازی را میبرد. طبیعتا پرسی که باید از سمت ایران میبود، وجود نداشت ولی با این وجود وقتی ایران ۱-۰ جلو افتاد و بعد از ۱۰ نفره شدن، امارات شروع به استفاده از توپهای بلند کرد و چند موقعیت خوب هم بهدست آورد؛ امارات سعی میکرد با توپهای بلند توپ را به جلوی باکس ایران ببرد که باز هم دیدیم که تیم ملی سریع تغییر سیستم داد و احمد نوراللهی وارد زمین شد. بعد از این قضیه شانس و برنامه تیم امارات خنثی شد و امارات با وجود اینکه توپ را در اختیار داشت اما نتوانست موقعیت صد در صدی ایجاد کند.
* برای تو کدام مشخصه مثبت یا منفی دراگان اسکوچیچ بارز بوده؟
یکی از نکات مثبتی که در دراگان اسکوچیچ از اول مسابقات تا الان داشته، قدرت بازیخوانی خوب او در حین بازی بوده است. اینطور نبود که یک پلنی داشته باشد و اگر آن پلن انجام نشد، پلن b وجود نداشته باشد. در کنار آن قطعا ما بازیکنان خوب و باکیفیتی هم داشتیم اما اگر تیم ملی نتیجه نمیگرفت تمام تقصیرها گردن کادرفنی بود. حالا که وقتی تیم ملی نتیجه گرفته، درست نیست که همه موفقیت را بهخاطر حضور بازیکنان خوب بدانیم؛ کادرفنی هم سهم بزرگی داشت و قابل احترام است.
* در چند وقت اخیر انتقادات زیادی به او مطرح شده از جمله استفاده از نورافکن در پست دفاع مرکزی.
شاید اگر من مربی تیم ملی بودم تفکر دیگری داشته باشم اما اسکوچیچ دوست داشته امید نورافکن را در دفاع وسط بازی بدهد. شاید ایشان چیزی را دیده که دوست داشته این کار را انجام بدهد. یکی از ضعفهای بزرگی که در دفاع تیم ملی داشتیم، بازیسازی بوده و دفاعهای ما به محض اینکه تحت فشار قرار میگیرند به جای اینکه بازیسازی کنند آسانترین کار که زدن زیر توپ است را انجام میدهند؛ در فوتبال روز دنیا امکان این کار وجود ندارد به خصوص اگر با تیمهای بزرگ بازی کنید. شاید اسکوچیچ و کادر فنی این تفکر را دارند که از بازیهای باقیمانده استفاده کنند و ببینند کدام بازیکنان میتوانند در این پست بازی کنند.
* حتما انتقادات فرهاد مجیدی به اسکوچیچ را شنیدی و همچنین بعضی هواداران استقلال که میگویند اسکوچیچ به بازیکنان تیم پرسپولیس بیشتر بها میدهد.
من فکر میکنم ایشان چون بازیهای تدارکاتی زیادی نداشتهاند سعی کردند گروهی از بازیکنان را کنار هم بازی بدهند که یا قبلا با هم بازی کردهاند یا همدیگر را راحتتر پیدا میکنند چون در بازیهای ملی شما زمان ندارید که مثل تیمهای باشگاهی تمرین کنید. اگر به تیم ملی چین نگاه کنید میبینید مدت زیادی در کنار هم تمرین کردند اما باز هم نتیجه بخش نبوده و تنها یک برد مقابل ویتنام کسب کردهاند. اگر بازیکنان تیم ملی پرسپولیسی بودند شاید به سالهای گذشته برمیگردد که پرسپولیس نتایج بهتری کسب کرده بود و بازیکنان با هم هماهنگتر بودند و فکر نمیکنم قضیه رنگی بوده باشد چون شما وقتی مربی تیم ملی هستی به این فکر نمیکنی بازیکن در استقلال یا سپاهان یا پرسپولیس است. ما نباید احساسی صحبت کنیم. البته این را هم در ذهنتان داشته باشید که کسی مثل ترابی از پرسپولیس، اصلا فرصت بازی نداشته است یا از استقلال مهدیپور و حسینزاده بهخاطر کرونا نتوانستند در اردو باشند.
* از این موضوع بگذریم. برای تو کدام بازیکن، ستاره اصلی تیم ملی است؟
یکی از بازیکنانی که در این دوره کمک زیادی به ما کرد وحید امیری بود که بدون اعتراضی در چند پست بازی کرد و با وجود اینکه سن او هم بیشتر از ۳۰ سال است، مصدومیتی نداشت و بهترین عملکرد را ارائه داد. سردار آزمون و مهدی طارمی هم جزو بهترین مهاجمان دنیا هستند و در اروپا و چمپیونزلیگ بازی میکردند و با وجود اینکه تمام تمرکز حریف روی این دو بازیکن بود، توانستند مثمرثمر باشند. در کنار این بازیکنان، جهانبخش در دو بازی قبل عملکرد خیلی خوبی داشت و هم در فضاسازیها و هم در نقاطی که باید برای موقعیتسازی حضور داشته باشد، همیشه حاضر بود اما بهطور کلی وحید امیری DNA جدایی به تیم ملی داد و در تمام پستها مثمرثمر بود چون برایش تفاوتی نداشت در دفاع بازی میکند یا هافبک یا خط حمله و همیشه حالت ثابت و خوبی داشت.
* تیم ملی در دو بازی اخیر در غیاب سردار آزمون 4-4-2 بازی کرد و دو پیروزی آورد. فکر میکنی در ادامه چه تصمیمی برای ارنج نفرات درست باشد؟
سیستمی که اسکوچیچ در تیم ملی استفاده کرده ۲-۴-۴ بوده و من نمیدانم ایشان چه تفکری دارند اما مربی وقتی از سیستم ۲-۴-۴ استفاده میکند که دوست دارد یک سیستم بدون ریسک داشته باشد چون در این سیستم در سازماندهی دفاعی، میتواند ۸۰ درصد زمین را کاور کند. وقتی شما سیستم ۳-۳-۴ بازی میکنید باید وینگرهای تخصصی داشته باشید که مدام در دفاع و حمله شرکت کنند و میتوانید ۳-۳-۴ را به شکلهای مختلفی بازی کنید. فکر میکنم ۲-۴-۴ خیلی خوب برای ما جواب داده چون این قدرت را به سرمربی داده که بتواند راحتتر تیمش را ثابت نگه دارد و با توجه به عملکردی هم که در این ۱۵ بازی داشته، این سیستم جواب داده است مگر اینکه در بازیهای دوستانهای که با تیمهای بزرگتر انجام میدهیم امتحان کنیم و ببینیم امکان تغییر سیستم وجود دارد یا نه؛ ولی وقتی چیزی جواب داده و سیستمی را داری که نتیجه داده اگر من هم باشم دست به سیستم نمیزنم مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
* در واقع منظور من این است که استفاده همزمان از آزمون - طارمی را چطور میبینی؟ باید باشند یا اینکه یکی در زمین قرار گیرد و دو وینگر هم کنارشان.
در بازی با هنگ کنگ در دور اول انتقادات زیادی از آزمون و طارمی شد که نباید با هم در زمین باشند که کاملا نظر غلطی بود چون در بازی بعد با بحرین، خود آزمون و طارمی بازی به نفع ایران را درآوردند و من فکر نمیکنم حضورشان با هم مثمرثمر نباشد چون طارمی بازیکنی است که بدون توپ هم بازی میکند و به خط هافبک میآید و بازیکنی که مراقب طارمی است با او میرود و این مساله در بازی با امارات برای جهانبخش فضا درست کرد و او توانست حمله کند. فعلا سیستم ۲-۴-۴ یا ۱-۴-۱-۴ بهترین سیستم برای ماست چون از آن نتیجه گرفتیم و بازیکنان در آن جا افتادند. مگر اینکه در آینده و در بازیهای دوستانه آینده مربی بتواند تغییراتی انجام بدهد و نتیجه آن را ببینیم اما من هم روی اینکه همین سیستم میتواند مثمرثمر باید با اسکوچیچ همعقیده هستم.
* حالا برسیم به خط هافبک؛ جایی که دست اسکوچیچ برای انتخاب تیپ مختلفی از بازیکنان کاملا باز است.
در خط هافبک ما بازیکنانی مثل سامان قدوس داریم که فرصت زیادی برای بازی پیدا نکردند و در این دو بازی هم بهخاطر کووید نوراللهی، توانست بازی کند. در خط هافبک میتوانیم از بازیکنانی که سرعت بیشتری دارند استفاده کنیم چون ما در جام جهانی مقابل تیمهای قویتر بازی میکنیم و شاید تفکر تیم ملی این باشد که سرعت بازی از دفاع به حمله بیشتر شود؛ فکر میکنم میتوانیم از بازیکنانی استفاده کنیم که قابلیت این را دارند که سریعتر بازی کنند. ما میتوانیم خیلی بهتر از سامان قدوس بازی بگیریم و اینطور نباشد که فقط وقتی نوراللهی بازی نمیکند در ترکیب حضور داشته باشد. از طرفی فکر میکنم عملکرد عزتاللهی از ابتدای مسابقات خیلی خوب بوده است. اینها مسائلی است که باید تغییر کند اما شما زمانی میتوانید تغییر ایجاد کنید که امکاناتش وجود داشته باشد و امکان تغییر هم برای مربی زمانی ایجاد میشود که بازی کند.
* برای هافبک دفاعی چطور؟
چیزی که در پست هافبک دفاعی مهم است این است که وقتی توپ در اختیار بازیکن است زیاد بازی نکند و آقای عزتاللهی همیشه سعی میکند با ساده ترین پاس تیم ملی را از فشار بیرون بیاورد و به جای اینکه توپ را زیاد نگه دارد و شرایط را برای تیم خودمان سخت تر کند، بازی اروپایی انجام بدهد. اگر بخواهیم به سعید عزتاللهی در این دوره از مسابقات از ۱۰۰ نمره بدهیم، نمره او بالای ۸۰ بوده چون ثابت بوده و سورپرایز بزرگ درست نکرده و نمره قابل قبولی هم گرفته است. اگر ما بخواهیم مقداری سیستم تیم ملی را متفاوت کنیم، میتوانیم از بازیکنی مثل سامان قدوس که خلاقیت بالایی دارد، در کنار عزتاللهی استفاده کنیم که مشکلاتی که در بازیسازی و سرعت دادن به بازی در تیم ملی وجود دارد را حل کنیم.
* در مورد بازیهای دوستانه تیم ملی بعد از پایان مرحله مقدماتی چه فکری میکنی؟
باید بر خلاف گذشته که با تیمهای ضعیف و صرفا برای رنکینگ فیفا بازی میکردیم حتما بازی دوستانه خوب برگزار گنیم. از الان باید دیدگاه ما این باشد که مقابل تیمهایی مثل عراق یا لبنان یا سوریه بازی نکنیم چون در چنین بازیهایی آنها میخواهند دفاع کنند و ما باید بازی را باز کنیم و ببریم اما ما در جام جهانی مقابل تیمهایی بازی کنیم که سطح بالاتری از ما دارند و نیاز داریم تا تاکتیکهای مختلفی انجام بدهیم؛ ما باید روی دفاع تیمی، ضد حمله و سرعت توپ بیشتر کار کنیم و این مساله نیاز به ابزار مختلف برای تغییر نحوه بازی دارد.
* به نظرت بهتر نیست مقابل تیمهایی بازی کنیم که به بهبود رنکینگ ایران کمک کنند؟
نباید به این فکر کنیم که اگر چند بازی را ببازیم رتبهمان در رنکینگ فیفا پایین میآید چون در نهایت اگر ما بتوانیم دو یا سه بازی در جام جهانی ببریم یا از گروه صعود کنیم تاثیر بیشتری دارد تا اینکه در آسیا رنکینگ بهتری داشته باشیم چون چند تیم کوچک را بردیم. این تفکر و امکانات باید وجود داشته باشد و من خیلی امیدوارم که ما بتوانیم بعد از این همه مدت این کار را انجام بدهیم.
* فکر میکنی ایران با اسکوچیچ باید به جام جهانی برود یا یک مربی جدید استخدام کند؟
من بهعنوان یک طرفدار فکر میکردم ما میتوانیم مربی بزرگتری برای تیم ملی بیاوریم و خیلی مواقع هم میشنویم طرفداران یک تیم با مربی که اسم بزرگی ندارد موافق نیستند. در فوتبال این مساله طبیعی است که وقتی شما اسم بزرگی ندارید یا اول کار مربیگری هستید انتقادات زیادی به شما وارد شود اما در فوتبال پیش میآید که مربی این شانس را میگیرد. برای همه مربیها این شانس پیش میآید و یک پروژه بزرگی به آنها پیشنهاد میشود و آنها شانس دارند پروژه را با موفقیت پشت سر بگذارند یا شانس را از بین ببرند. همه مربیها که نمیتوانستند اسمی و بزرگ باشند و خیلیها اصلا فوتبالیست بزرگی نبودهاند و هر کس باید از یک جایی شروع کند. مورینیو قبل از اینکه با پورتو قهرمان اروپا شود نه فوتبال حرفهای بازی کرده بود نه دستاورد بزرگی داشت. اسکوچیچ وقتی تیم ملی را گرفت هدفش صعود به جام جهانی بود و به بهترین نحو این کار را انجام داد پس ما نمیتوانیم انتقاد کنیم و بگوییم انتخاب ایشان اشتباه بوده است.
* دوست داشتم در مورد سایر تیمها از جمله کره جنوبی هم صحبت کنیم که با پائولو بنتو عملکرد خوبی داشته و مقابل ایران هم بازی خواهد کرد.
مربیهای پرتغالی از جمله بنتو بر خلاف مربیهای اسپانیایی که دوست دارند تیمشان با مالکیت توپ بازی کند، سیستم تدافعی دارند و با توجه به بازیکنان خوبی هم که در ضد حمله دارند فکر میکنم تفکرشان اینطور خواهد بود که فضا را به ایران بدهند تا حمله کند و در ضد حمله علیه ایران بازی کنند. فکر میکنم این بازی میتواند یک تست خوب برای تیم ملی باشد اما تیم ملی باید بداند چه میخواهد. نباید با تفکر نباختن وارد بازی شویم؛ الآن چنین دیدگاهی برای تیم ما مثمرثمر نیست و باید با تفکری مثل بازی با عراق یا بحرین و برای برد وارد بازی شویم. در بازی قبل مقابل کرهجنوبی من حس کردم ایران میخواهد بازی را نبازد اما در این بازی باید با تفکر برد وارد زمین شویم که قبل از جام جهانی یک سیگنال برای تیمهای دیگر و منتقدان بفرستیم که این تیم استحقاق صعود زودهنگام را داشته است. ما شانس بیشتری از کره برای برد این بازی داریم چون تیم و بازیکنان ما بهتر هستند. با شناختی که نسبت به کره و ایران داریم، اگر با تفکر برد وارد بازی شویم قطعا شانس بیشتری داریم.
* برخی معتقدند که گروه ایران چندان دشوار نبوده. نظرت چیست؟
یک بحثی وجود داشت که میگفتند گروه B سختتر بوده اما من چنین فکری نمیکنم چون در مطبوعات خارجی میبینم که چنین حرفی را درباره ایران میزنند و تیمها دوست ندارند با ایران بازی کنند؛ تیم ملی چین یا کره ترس زیادی از تیم ملی ایران دارد. نباید خودمان را دست کم بگیریم چون فوتبال دیگر شانسی نیست. باید تفکری به تیم ملی بدهیم که نباید برای بازی با کره بترسد. ما امروز بازیکنی داریم که در بوندسلیگا بازی میکند یا مهدی طارمی بازیکنی است که تیم میلان را دچار مشکل میکند و نباید بترسیم که در آسیا با چه تیمهایی بازی میکنیم یا تفکر دفاعی داشته باشیم. اول وظیفه ما است که این را به بازیکنان القا کنیم و بازیکنان این دیدگاه را داشته باشند که باید کره را ببریم. طرفداران فوتبال در کشور ما بازی دفاعی را دوست ندارند.
* فکر میکنی تیم ملی میتواند به مرحله بعدی جام جهانی برود؟
خیلی مهم است که ما هدف بزرگ داشته باشیم چون همه چیز امکانپذیر است. از طرفی بازیها تورنمنت است و شرایط متفاوت است و تفاوتی ندارد مقابل چه تیمی بازی میکنید و هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. دیدیم که منچستریونایتد با میدلزبورو که دسته دو بود بازی کرد و در اولدترافورد بازی را واگذار کرد. در هر تورنمنتی شما میتوانید این انگیزه را داشته باشید که نه فقط از دور اول صعود کنید، بلکه به دورهای بالاتر بروید.