در ستایش وحید امیری زیاد نوشته و گفته شده اما هر چقدر از کسی که بیش از هر بازیکنی در دو دهه اخیر فوتبال ایران، در عین ستاره بودن بیحاشیه بوده گفته شود باز هم کم است.
درخشش وحید امیری در بازی با لبنان، بار دیگر ستایشها را به سمت ستارهی بیادعای فوتبال ایران روانه کرد. بازیکنی که اگر زودتر به فوتبال ایران معرفی میشد چه بسا با استانداردهای فنی و فیزیکی منحصر به فردش در بین بازیکنان ایرانی میتوانست، در سطح اول فوتبال اروپا بدرخشد.
وحید امیری یک استثنا در فوتبال پرحاشیه ایران است. بازیکنی که هیچ کدام از مربیانی که با او کار کردهاند نتوانستهاند حتی یک بار به دلایل فنی او را نیمکتنشین کنند. مردی که بیش از هر بازیکنی در این فوتبال برای تیمش بازی کرده نه مربی و مدیر خاصی. مهم نیست که مربی او چه کسی است و نامش چیست و یا اخلاقش چگونه است. هیچکس با وحید امیری نمیتواند دچار مشکل شود. شاید تنها بتوان یک وجه مشترک بین مربیانی چون منصوریان، گلمحمدی، کیروش، برانکو، کالدرون، ویلموتس و اسکوچیچ پیدا کرد و آن هم توافق نظر بر روی وحید امیری است. مربیانی با سبکها و اخلاقیات متفاوت وقتی به وحید امیری رسیدهاند، فقط یک انتخاب داشته اند و آن بازی کردن وحید به هر نحوی در ترکیب اصلی است. مهم نیست تاکتیک تیم چیست و بازی مقابل کدام تیم است. هر روشی که برای بازی در نظر گرفته شده و هر سیستمی و هر استراتژی، حضور وحید در ترکیب اصلی قطعی است.
بازیکنی تا این میزان انعطافپذیری در قرار گرفتن در نقشهای تاکتیکی متفاوت در فوتبال ما کمیاب بوده و هست اگر نگوییم نایاب. چه بسیار مواقع که بازیکنان تکنیکی و ریزنقش فدای تاکتیکهای دفاعی شدهاند و یا برخی بازیکنان بزرگ در یک سیستم جواب دادهاند و در برخی نه، اما وحید به عنوان یکی از معدود بازیکنانی که در لیگ ایران توانایی برداشتن یک در مقابل یک را دارد و خوشتکنیک است، آنقدر توانایی دارد که در فاز دفاعی نیز به خوبی فاز هجومی باشد و در قالب هر سیستمی و با هر استراتژی و سبک بازی قادر است موثر بازی کند.
زمانی کارلوس کیروش با شناخت توانایی وحید امیری، سیستم بازی ایران را با تعریف یک تکپست برای او تغییر دارد. بازیکنی آزاد که نه هافبک دفاعی بود نه وینگر نه مهاجم و در عین حال همهی اینها بود. توانایی او در دوندگی زیاد در کنار هوش تاکتیکی او در شناخت فضاها هم در موقع دفاع و هم در حمله به کمکش آمده تا ضمن حضور فعال در دفاع و حمله، عامل انتقال سریع تیم از فاز دفاع به حمله هم باشد.
در بازی با لبنان از وجه دیگری از توانایی وحید رونمایی شد و آن هم قدرت این بازیکن در بازیسازی بود. ضمن اینکه او در حین لو رفتن توپ در هنگام حمله، تاثیر زیادی در بازپسگیری هر چه سریعتر توپ از لبنانیها داشت. تقریبا میتوان گفت که پست خاصی برای او نمیتوان تعریف کرد و به همین دلیل وقتی دفاع چپ هم بازی میکند، یک دفاع چپ مشابه بقیه نیست.
در کنار این تواناییهای فنی، اخلاق منحصر به فرد و حرفهای وحید تقریبا در فوتبال ایران و حتی در تاریخ فوتبال ایران کمنظیر بوده است. بازیکنی با مشخصات و ویژگیهای یک ستاره که بارها کار را به تنهایی برای تیمهایش در آورده اما بدون اداها و یا درگیریهای فکری و ذهنی و روحی آنها. بدون اینکه همچون برخی ستارهها، ناخودآگاهش انباشته از حرف و نظر این و آن باشد تا وادارش کند زمانی بیشتر بدود و زمانی کمتر. بیآنکه عاملی باعث کم شدن انگیزه و جدیتش شود. در هر سطحی او با بالاترین انگیزه و جدیت ظاهر میشود. بیآنکه اخلاق و دیسیپلین مربی بر عملکردش تاثیر چندانی بگذارد. مستقل از دنیای بیرون. یک ذهن پویای وارسته. یک ناخودآگاهِ کاملا در اختیار خودآگاه.
وحید امیری از نظر منش حرفهای یک الگوی بی چون و چرا برای فوتبال ایران است. بازیکنی با ذهنی قوی. ذهنی تربیت شده به واسطه بینش او نسبت به حرفهاش. ذهنی خلاق که خالی از همه حب و بغضها و حسادتها صاحبش را به سمت انجام دادن بینقص آنچه برای خود ترسیم کرده سوق میدهد.
چگونه ممکن است که چنین کوه استعدادی هم از نظر فنی و هم از نظر ذهنی و شخصیتی اینقدر دیر به فوتبال ایران معرفی شود؟ حیف و صد حیف که چنین شخصیت حرفهای نتوانست در بالاترین سطح فوتبال دنیا بازی کند و گرنه این چنین ستارهای که همین الان هم میتواند به اندازه بازیکنان سطح اول دنیا در زمین بدود و در کنارش تکنیک و شم فوتبالی بالایی هم دارد، با آن میزان انگیزه و شور و جدیت، میتوانست قلههایی را در فوتبال اروپا فتح کند که هیچ فوتبالیست ایرانی تا کنون نتوانسته.