شکست دوباره پرسپولیس در اراک واکنشهای منفی زیادی نسبت به کیفیت این تیم به همراه داشته است، اما سرخپوشان سال گذشته هم تنها شکستشان در اراک رقم خورده بود.
در آن روزهایی که پرسپولیس نیم فصل اول رقابتهای لیگ بیستم را آغاز کرده بود، اوضاع شاید حتی از این روزها هم در اردوی تیم بدتر بود. شجاع خلیلزاده، علی علیپور، مهدی ترابی و بشار رسن به عنوان ستارههای تیم راهشان را جدا کرده بودند و پرسپولیس با شروع مسابقات فقط در بخش دفاعی مسنجم عمل میکرد و شاید اگر استقلال و سپاهان همین آمادگیای که در لیگ بیست و یکم نشان دادهاند، در دوره قبلی هم داشتند، شرایط برای کسب پنجمین قهرمانی میتوانست سختتر هم بشود و پرسپولیس که عملکرد خیره کنندهای در نیم فصل دوم داشت، حتی به بیش از 67 امتیاز برای قهرمانی نیاز داشته باشد.
با این وجود یحیی گلمحمدی و کادرش در آن مقطع موفق شده بودند با تمام محدودیتها در رقابتهای آسیایی به فینال راه پیدا کنند و همین موضوع سبب شده بود تا از سوی جامعه هواداری پرسپولیس فشاری روی تیم وجود نداشته باشد؛ موفقیتی که اگر الهلال با آن مشکلات عجیب و غریب کرونا روبرو نمیشد، شاید رقم نمیخورد و پرسپولیس حتی شرایط دشوارتری را در ابتدای لیگ بیستم تجربه میکرد. پرسپولیس در آن دوره زیر سایه آرامشی که از هواداران گرفته بود، کم کم خودش را پیدا کرد و با تقویت در نیم فصل توانست موفقیتهایش را تکرار کند، اما در فصل جدید به نظر میرسد سرخپوشان هنوز نتوانستهاند از زیر بار شکست مقابل آبیپوشان عربستانی بیرون بیایند و اردوی تیم همچنان تحت تاثیر این ناکامی قرار دارد.
موضوع دیگری که این روزها در پرسپولیس به وضوح دیده میشود، افت محسوس ستارههایی نظیر حامد لک، مهدی ترابی، سیامک نعمتی، وحید امیری، سعید آقایی، عیسی آلکثیر، احسان پهلوان و به ویژه مهدی ترابی است که انتظارات زیادی از آنها وجود دارد و در کنار این موضوع هنوز خریدهای جدید نظیر رضا اسدی، حامد پاکدل، رضا دهقانی، علی نعمتی و علیرضا ابراهیمی که برای پر کردن جای شهریار مغانلو، احمد نوراللهی و محمدحسین کنعانی زادگان جذب شدهاند، هنوز نتوانستهاند به عملکردی که از آنها در ذهن داریم، دست پیدا کنند، اما خیلی زود است از این بازیکنان قطع امید کرد و کار آنها را برای فصلی که 27 هفته آن باقی مانده، تمام شده دانست.
ضمن اینکه اگر سپاهان و استقلال را رقبای اصلی پرسپولیس در مسیر قهرمانی لیگ بیست و یکم بدانیم، برخلاف این دو تیم، پرسپولیس به هر دلیل نتوانسته از پتانسیل بازیکن خارجی برای افزایش قوای تیمیاش استفاده کند. در استقلال یامگا و ژستد دو بازیکن خارجی جدید این تیم به شمار میروند که یکی از آنها توانسته در یک مسابقه سه امتیاز را به اردوی آبیپوشان برساند و در اردوی سپاهان هم تا پایان هفته سوم عملکرد کریستوفر کنت به گونهای بوده که فعلا کسی جای خالی پیام نیازمند را احساس نکرده است. به نظر میرسد این یک نقطه ضعف بزرگ برای سرخپوشان در مقابل رقبای اصلی است؛ اینکه فرصت استخدام بازیکنی را داشته باشند تا در بازیهایی مثل مصاف با آلومینیوم اراک اثرگذار باشد.
در این بین یحیی گلمحمدی همچنان سعی دارد ترکیب ایدهآلش را با تلفیقی از بازیکنان قدیمی و جدید پیاده کند و با مرور بازیهای اخیر سرخپوشان که در تمام آنها شاهد تغییر بودهایم، این موضوع مشخص است. این چالشی بزرگ برای یحیی گلمحمدی و کادرش به شمار میرود تا بتوانند ترکیب اصلی خودشان را پس از چند آزمون و خطا پیدا کنند و البته که هر چه این آزمون و خطا به طول بینجامد، شاید فرصت جبران از دست برود.
اینها بخشی از مشکلات فنی پرسپولیس در آغاز راه لیگ بیست و یکم به شمار میرود؛ لیگی که به واسطه 5 قهرمانی اخیر سرخپوشان و عطشی که رقبا برای پایان بخشیدن به این سلطه دارند، بسیار دشوار خواهد بود و البته این طبیعی است که یک تیم پس از یک دوره طولانی موفقیت که برای سرخپوشان به 5 سال رسیده است، با افت کیفیت مواجه شود.
برای اینکه مطلب جامعتری داشته باشیم و شرایط پرسپولیس را از ابعاد مختلف بررسی کرده باشیم، باید به این نکته هم اشاره داشت که سرخپوشان تهرانی برخلاف دو رقیب اصلیشان، در دو بازی ابتدایی، دو بازی سخت خارج از خانه را مقابل دو تیم گردن کلفت لیگ یعنی فولاد خوزستان و آلومینیوم اراک برگزار کردهاند و کسب 6 امتیاز از سه مسابقه برابر این دو تیم و همینطور نساجی که نشان دادهاند از با کیفیتترین تیمهای لیگ 21ام هستند، خیلی هم نتایج بدی به شمار نمیرود.
در این میان شاید بهتر باشد سرمربی تیم هم واقعگراتر باشد و با حرفهایش اجازه ایجاد فشار مضاعف را بگیرد. در واقع میتوان اینطور استنباط کرد که با بهانه جویی و مرتبط کردن شکست با عوامل بیرونی، شما زمینه را برای توجیه ناکامیهای بعدی مهیا کردهاید، در حالی که پذیرش شکست میتواند فضای ذهنی را برای جبران آماده کند.
به هر حال اما اگر از خط دروازه که بگذریم، پرسپولیس به طور محسوس در سه منطقه دفاعی، میانی و هجومی با مشکلاتی مواجه است و یحیی گلمحمدی و کادرش هنوز نتوانستهاند تیم را به هماهنگیای برسانند که پیش از خروج مغانلو، کنعانیزادگان و نوراللهی ایجاد کرده بودند. برای پوشش این نقاط ضعف، گلمحمدی در حال ایجاد تغییرات متوالی است و احتمالا گزینه بازیکن خارجی هم در چند روز باقیمانده با جدیت و فشار بیشتری دنبال میشود، اما اینکه هواداران فوتبال در ایران پس از چند سال موفقیت متوالی، با یک باخت واکنشهای غیرطبیعی نشان میدهند و همه چیز را زیر سوال میبرند، شاید بیشتر به بی حوصلگی هواداران و بی صبری آنها و مسائلی نظیر غرق شدن در دنیای کری خوانی ارتباط پیدا کند.
پرسپولیس فصل گذشته نیز در اراک مقابل شاگردان رسول خطیبی شکست خورده بود، اما به هیچ وجه فشاری که روی تیم پس از آن شکست وارد شد، شباهتی به هجمهها علیه تیم پس از شکست دوم نداشت. اما اگر مواردی که در این مطلب به آنها پرداختیم را کنار هم بگذاریم و دیدی منطقیتر نسبت به فوتبال و وقایع آن داشته باشیم، متوجه میشویم که جبران شکستی که در اراک رخ داد، کاری سخت یا ماموریتی غیرممکن نیست، اما اگر برخی جزئیات نظیر واکنش کادر فنی و هواداران به شکست همینطور بماند و از نظر فنی هم گشایشی نشود، باید پذیرفت که تداوم موفقیت در اردوگاه سرخ به خطر افتاده و وقتی این خطر جدیتر میشود که بدانیم تیمهای رقیب برای پایان دادن به این سلطه از همیشه خودشان را منسجمتر و مهیاتر کردهاند.