مرتضی پورعلی گنجی یک بازیکن باسابقه و باروحیه و یک پشتیبان همیشگی برای تیم ملی است.
این مدافع ملیپوش در حال حاضر بیشتر وقت خود را در مرکز درمانی اسپتار در قطر میگذراند، در گفتگوی مفصل با ورزش سه به سکوت چند ماهه خود پایان داد.
پورعلی گنجی که به عنوان یک مدافع باصلابت در قلب دفاع تیم ملی همواره نمایشهای درخشانی از خود به جای گذاشته، طوری درباره علاقهاش به پیراهن سفید ایران صحبت میکند که شاید کمی برای ما غریب به نظر میرسد؛ او که در یک بازی باشگاهی در رقابتهای لیگ چین از ناحیه رباط صلیبی مصدوم شد، تمام تلاشش را میکند تا کمی زودتر از حد معمول، نوروز به زمین برگردد و حتی در تیم ملی و در آخرین بازیهای منجر به صعود تیم ملی به جام جهانی حضور داشته باشد. شاید مثل مدافع مورد علاقهاش فندایک که بعد از مصدومیت مشابه طوری برگشته که اصلا فکر نمیکنید قبلاً چنین صدمهدیدگی بزرگی را تجربه کرده است.
این گفتگوی طولانی و شیرین را با مدافع سابق السد و نفت تهران بخوانید:
*اولین سوال این که مرتضی در حال حاضر در چه شرایطی هستی و روند درمانیت چطور پیش میره؟
در هر شرایطی چه سخت و چه راحت خدا همیشه کنار ما بوده و خدا رو شکر شرایط درمانیم خوبه. عمل به خوبی انجام شد و دکتر خوب بود. شرایط اینجا عالیه به خاطر اینکه همه چی کنار همه. عملم رو انجام دادم و بعد یه ماه فیزیوتراپی هارو شروع کردیم. الان دو ماه و چهار پنج روزش گذشته و خدارو شکر با پشتکاری که داریم هر روز به قولی کار می کنیم. شرایط درمانیم داره خیلی خوب جلو میره و امیدوارم که همینجوری عالی پیش بره و جوری برگردم که انگار مصدوم نبودم.
*تو مصدومیتت، مصدومیت خیلی شدیدی بود از رباط صلیبی، ویدئوش رو وقتی دیدیم خیلی غم انگیز و ناراحت کننده بود، قبلا مصدومیت دیگه ای رو تو زندگیت تجربه کردی یا نه؟
مصدومیت رباط خب جزو مصدومیت های سخت فوتبالیسته. من تو زندگیم مصدومیت های زیادی تجربه کردم ولی خب خوشبختانه به عمل نکشیده بود. متاسفانه بخاطر این مصدومیت عمل جراحی انجام گرفت روی زانوم. اگه بخوام کلا بگم اینه که الان در حال حاضر انقدر خدا رو شکر می کنم که همچین اتفاقی برای من افتاد که دوباره یه تلاش مضاعفی بکنم برای هفت هشت ده سال دیگه آماده بشم. یه استراحتی می کنم واسه این هفت هشت ده ساله و یه جورایی فیلم مصدومیتم رو می بینم دوباره دردم می گیره و هم خودم و هم اطرافیام اذیت میشن. ولی خب این تجربه ها خیلی به درد من می خوره. همیشه مثبت نگاه کردم به تمام اتفاقایی که تو زندگیم رخ داده و سعی کردم پله بسازم برای موفقیتای بیشتر. مصدومیت یه ذره سخت تره ولی هواخوریش بیشتره. اون بالا انشالله به امید خدا برمیگردم به جایگاه بهتر از قبلم و لذت می برم از سختیایی که کشیدم.
*با توجه به اینکه ما در شرایط کرونا بودیم و قرنطینه بودیم، وقتی از تیم ملی به چین برگشتی، آیا این شرایط در وضعیت بدنیت موثر بود که منجر به مصدومیتت شد یا نه؟
از 5 تا اردوی تیم ملی من یک اردو تونستم باشم به خاطر شرایطی که داشتم. من سال قبل سه بار از صد در صد به صفر رسیدم. یعنی اینکه من بدنم فوق العاده آماده بود ولی به خاطر برگشتم به چین و 21 روز قرنظینه بدنم به صفر رسید. با اینکه تو قرنطینه تمرین می کردم بازم نمی شد. دلیل اصلی مصدومیتم این بود. البته مصدومیت جزئی از مسابقه اس و حادثه اس کلا همیشه پیش میاد. سعی کردم خیلی به زندگی فوتبالیم احترام بزارم. خداروشکر خیلی چیزای خوب به دست آوردم و خیلی چیزا رم از دست دادم ولی اتفاقی که برای من رخ داد و مصدوم شدم 99 درصدش به خاطر این بود که از آخرین بازیم برای تیم ملی که بازی آخر متاسفانه مقابل عراق تو بحرین نتونستم کمک کنم تا بازی که برای شنزن کردم یک ماه و ده روز طول کشید. با 5 روز تمرین کردن با شنزن من بازی کردم به خاطر این که دوست داشتم 7 تا بازی که تو شنزن داشتیم را باشم و دوباره به تیم ملی کمک کنم؛ ولی اشتباه فکر کردم و اشتباهم این بود که خیلی زود شروع کردم. اون حادثه ای که پیش افتاد، بدنم تعادل نداشت و خالی بود ولی فکر می کردم که آماده ام و گفتم که بازی می کنم. یه بازی 90 دقیقه بازی کردم ولی تو بازی دوم با ضربه ای که به ران پام وارد شد به خاطر کمبود قدرت و نبود عضلات و یه چیزای دیگه زانوم رفت داخل. میگم که تقصیر خودمم بود که زود شروع کردم ولی میشه گفت قرنطینه 99 درصد تو مصدومیتم تاثیر داشت.
*به عنوان یک بازیکن که مصدوم شده از ناحیه رباط روزی چند ساعت تمرین می کنی؟ دقیقا داری چیکار می کنی یه کم برامون توضیح بده که بدونیم.
به نظر من به خاطر ستاپی که دارن از جراح، فیزیوتراپ، کسایی که مربی استخر و فیتنس و... هستن همه کنار هم با سیستم و کامپیوتر جلو میرن تا خدای نکرده کم و زیاد فشار نیارن و بتونن یه بازیکن رو در مدتی که باید بره جلو ببرن جلو. حالا یه سری بازیکنا هستن که بدنشون جواب نمیده و میکشوننشون، یه سری هم هستن که عضلاتشون جواب میده و گاز میدن؛ این یه چیز طبیعیه. حقیقتا ما روزی دو ساعت وقت داریم ولی من 8:30 میرم تا 2-3 هستم. حالا همه یه جورایی به شوخی و خنده میگن که تخت خواب و یه سری چیزاتو بیار بنداز تو اسپتار و همین جا بخواب مرتضی و نرو خونه! سعی می کنم از تایمام حسابی استفاده کنم و سریع و محکم به پام برسم چون خیلی دلم برای فوتبال تنگ شده. وقتی عمل رو انجام دادم از یه هفته بعدش فیزیوتراپیم شروع شد. الان حدود دو ماه و ده روزش گذشته و هر روز جز جمعه ها کار می کنم. روزی حداقل کمِ کم 5 ساعت کار می کنم. ولی بیشتر روزا رو سعی می کنم از 8:30 صبح باشم و به پام برسم. خداروشکر اینجا همه چی عالی پیش میره و به قولی یک ماه دیگه اینجا می مونم بعد دوباره احتمال داره به خانواده ام یه سری بزنم و برگردم به اسپتار تا کارامو سریع انجام بدم چون خیلی خیلی دلتنگ فوتبالم.
*مصدومیتت درست در زمانی رخ داد که تو کوران بازی های ملی بودی و فرصت خوبی برات بود که تو تیم ملی بازی کنی. حالا که دوری از جمع ملی پوشان، بازی ها رو می بینی؟
به قدری ناراحتم که اصلا حد و حدود نداره! وقتی بازیارو می بینیم واقعا دلم تنگ میشه واسه بازی کردن برای تیم ملی. ولی به حکمت خدا دل می سپرم و به این قضیه فکر می کنم که خدا همیشه حواسش به من هست و تایمایی که باید استپ کنه یا گاز بده رو خوب می دونه اصلا ناراحت نمیشم. خیلی ناراحتما ولی وقتی به این قضیه فکر می کنم اصلا انگار یه درصد ناراحتی ندارم. واسه تیم ملی خیلی دلم تنگ شده که اصلا حد نداره. هر جای دنیای باشم بازیای تیم ملی رو می بینم. این بچه ها مثل داداشای منن. تیم ملی خونه منه و از بچگی تو تیم ملی بودم. هفت هشت ده سال دیگه م سعی می کنم با تمام وجودم اگه بتونم برای تیم ملی بازی کنم. تیم ملی برای من میشه گفت مثه یه خانواده، زندگی و عشقه و سعی می کنم سرمو برای پرچم تیم ملی بزارم. همونجور که گذاشتم. طوری که تیم ملی به من عزت و احترام و افتخار داده منم سعی می کنم که همه تلاشمو بکنم و دوباره به تیم ملی برگردم و چند سال متوالی کمک کنم و در کنارش عشق کنم.
*به عنوان یه بازیکن که سال ها تو تیم ملی فیکس بازی کرده، دیدن بازی های ملی از بیرون چقدر سخته و چقدر سخت تر از زمانیه که بازی می کردی؟
بازیای تیم ملی همیشه سخت بوده و بازی دوستانه و رسمی نداشته. به هر حال یه مسئولیت خیلی بزرگی روی دوش همه بازیکناس. من احساس می کنم چه تو زمین باشی چه بیرون زمین به قولی باید نگاه و احترام و عزت و شرف 80-90 ایرانی داخل و خارج و حفظ کنی و پرچمو بالا نگه داری. این کارو خیلی سخت میکنه حالا چه تو بازی باشی چه بیرون باشی و چه مصدوم باشی و چه سالم. خیلی سخته که تو زمین باشی و همیشه عالی باشی. اینکه بازی ام نمیکنی خیلی سخته. می تونی بازی کنی و کمک کنی ولی مصدومی یا محرومی یا هر چیزی. امیدوارم هر کس که مصدوم هست یا هر چیز دیگر، صحیح و سلامت به کارش برگرده و ما هم انشالله جزو یکی از بهترین ها باشیم .تحت هر شرایطی هم برای تیم ملی آرزوی موفقیت می کنم.
*چیزی که ما میدونیم اینه که دوست داری که 4-5 فصل دیگه حداقل فوتبال بازی کنی. و می خوای باشی همچنان و بدرخشی و با روحیه برگردی. آیا آینده خودتو تو لیگ ایران می بینی یا بیرون از ایران می خوای روند رو ادامه بدی؟
با این مصدومیتی که پیش اومد حداقل می توانم 7 سال بازی کنم؛ یعنی اقلا تا 36-35 می خوام بازی کنم. در مورد اینکه خارج از ایران بازی کنم حقیقتا خودم انگیزه اینو دارم که 2-3 سال دیگه بازی کنم. اما دلم هم برای خانواده و کشورم به قدری تنگ شده که بعضی وقتا از اینکه خارج از کشور بازی می کنم اذیت میشم از اینکه شرایط جور نیست ایران بازی کنم. من فوتبالیستم و اگر خدای نکرده مصدومیتم کمی شدیدتر بود احتمال داشت کلا فوتبال رو کنار بذارم و اینکه شرایط اقتصادی کشور هم خوب نیست و نه من همه بازیکنای تیم ملی و پرسپولیس و استقلال و تیمای دیگه با این شرایط دست و پنجه نرم می کنن. هرکی هم میگه من به خاطر یه عشق کاری رو می کنم صد در صد داره دروغ می گه. شاید پیشنهادی داره، شاید کسی بیشتر از اونجا بهش نمیده.
منم فکر می کنم دو سه سال دیگه به ایران برگردم و انشالله چند سال خوب رو تو ایران داشته باشم و دل هوادارای تیمی که توش بازی می کنم رو شاد کنم.
*آیا با کادر فنی تیم ملی در تماس هستی و آیا از تو درباره شرایطت و اینا سوال کردن؟ وضعیت چطوره؟
از بین مربیای کادر فنی تیم ملی با آقای هاشمیان در ارتباطم وبا آقای اسکوچیچ کمابیش صحبت می کنیم باهم و خیلی هم به قولی لطف داشتن هم قبل هم و هم بعد عمل. باهم دیگه صحبت می کنیم و آماده ایم که خیلی زود برگردم و به تیم ملی کمک کنم. بابت همه چی ام ازشون تشکر می کنم. یه تشکر خیلی ویژه هم از فدراسیون فوتبال دارم که تونستن خیلی به من تو قطر کمک کنن. حالا جدای اینکه شنزن داره لطف میکنه و با توجه به قراردادی که داریم کمک میکنه یه سری کمک های خیلی زیادی هم فدراسیون به من و عارف کرد که هیچ وقت فراموش نمیشه. از فدراسیون و آقای عزیزی خادم تشکر می کنم.
*خیلی صحبت زیادی شده در باره نسلی که الان در تیم ملی هستن و اینکه این نسل جزو بهترین نسل های تاریخ فوتبال ماست. حالا تا اونجایی که خودت یادت می یاد راجع به این تیم ملی و بازیکناش، مهاجماش، هافبکاش، مدافعاش، دروازه بانش چه نظری داری و چه رتبه ای بهشون می دی اگه قرار باشه تو ارزیابی بکنی؟
من احساس می کنم که تفاوت این نسل با نسل قبلی که داشتیم با همه احترامی که به بازیکنای اون نسل دارم اینه که شاید اون موقع ما 12-13 بازیکن تاپ داشتیم. بازیکنا همه خوب بودن ولی با 11 بازیکن بازی می کردیم مگه اینکه یه بازیکن مصدوم میشد و می رفت بیرون. ولی بازیکنایی که داشتیم همه تاپ بودن تو خط حمله ما بیشتر بازیکن خوب داشتیم حالا یکی دو دفاع خوب هم داشتیم که تو ایتالیا و جاهای دیگه بازی می کردن. تو این نسل اما در هر پستی چنتا بازیکن خوب داریم. یعنی اصلا مهم نیست جز دو سه بازیکن چه کسی قراره بازی کنه. نمره بخوام بدم به 11 بازیکن نسل قبل از 10از 10 می دهم و از 100-100 چون واقعا خوب بودن و هم محبوب بودن و هم قهرمان . نسل الانم به هر حال همه ماشالله خوب هستن و کمتر از 10 نمیدم. شاید تو بعضی پستا ضعف داشته باشیم ولی تو بیشتر پستا پرچم بالاس.
*وضعیت تیم ملی رو چطور می بینی و فکر می کنی که آیا صعودمون قطعیه یا هنوز اما و اگر داریم. نتایج رو چطور ارزیابی می کنی و 10 امتیازی که بدست آوردیم رو به نسبت دوره قبلی که فیکس بازی می کردی چطور ارزیابی می کنی؟
باید واقع گرا باشیم. تو این گروهی که داریم تیم ملی ما تاپ گروهه یعنی نباید از قضیه راحت عبور کنیم. تو هر پست دو سه بازیکن خیلی خوب داریم و کارو درمیارن هر کسی رو جای هر کسی بزاری جز دو سه نفر که به هر حال ماشالله خیلی تاپ هستن و خیلی می تونن به تیم کمک کنن. با این کیفیتی که داریم بازم می تونیم موفق تر باشیم و خیلی بهتر از اینم کار کنیم. فقط باید مچ تر بشیم و تیم تر بشیم و بتونیم خیلی راحت تر، بهتر و یه جورایی محکم تر نتایج خوبی بگیرم. چون به نظرم با شرایط فدراسیون و کادر فنی و پیشکسوتایی که هستن و بازیکنان باکیفیتمون خیلی بهتر می تونیم نتیجه بگیریم. به خاطر این که ما پکیج مان پکیج است یعنی کلا خیلی بهتر از تیم های دیگه هستیم. امیدوارم که مثل دوره گذشته با صلابت بریم جام جهانی.
*خیلیا راجع به صعود به دور دوم جام جهانی صحبت می کنن. تو به عنوان یه آرزوی فردی به این موضوع فکر می کنی و به نظرت ما تو قطر شرایط این کارو داریم؟
تیم ملی ما شرایطش خوبه . ما از همه همگروهی ها قوی تریم ولی نباید هیچ بازی رو آسون فرض کنیم. باید واقع گرا باشیم با این بازیکنایی که داریم. فکر می کنم 2-3 تا بازی دیگه رو ببریم کار تمومه. فکر می کنم با خیال راحت انشالله میریم به جام جهانی. انشالله که بتونیم دوباره افتخار آفرین باشیم.در مورد دور دوم هم هنوز زوده.اول صعود کنیم.
*سوال بعدی در مورد ژاویه که احتمالا سرمربی بارسلونا میشه. می خواستیم در مورد خصوصیات مربیگریش برامون صحبت کنی.
در مورد ژاوی خیلی چیزی نمی تونم صحبت کنم. فقط می دونم که با السد قرارداد داره و این تیم راحت نمیزاره که بره. امسال نره سال دیگه میره. اسطوره تاریخ فوتبال و بارسلونا هست و به قدری بزرگه که یه روزی بشینه رو نیمکت. منم همیشه باهاش شوخی می کردم که اصلا بارسا رو دوس ندارم و رئالی سرسختم و بهترینارو برای رئال می خوام ولی اگه یه روزی خودت شدی مربی بارسا واست بهترینارو می خوام و دوس دارم بیام سرتمرینات. همیشه خودشم می گفت که وقتی اومدی اسپانیا بیا بریم سر تمرین؛ چون خودش می دونس که من یه سری از بازیکنارو خیلی علاقه دارم بهشون ولی اونجا نمی شد که بریم ولی تمرینای بارسا رو می گفت بیا. می گفتم که اگه خودت سرمربی شدی میام. به هر حال امیدوارم سرمربی بارسلونا بشه، اون موقع ست که یه کوچولو آرزوی خوشبختی برای خودش و تیمش بکنم نه زیاد؛ چون رئال رو خیلی دوست دارم. در مورد خصوصیات مربیگریش هم اگه بخوام صحبت کنم، تو بازیای اول السد من دو سه بار پاس بلند دادم، یه کلمات قشنگی به کار برد(با خنده)! و بعد او دو سه باری که زیر توپ زدم دیگه فکر کنم پاس بلند و شوت رو از یاد بردم. ژاوی یکی از بهتریناس و کنارش بازی کردیم و می دونیم که چه جور مربیای هم میتونه باشه.
* آیا وقتی که اون موقع باهم صحبت می کردین آینده خودشو تو بارسلونا به عنوان سرمربی می دید یا نه؟ و اینکه آرزوش بود که این کارو انجام بده یا نه؟
اون موقع باهم صحبت می کردیم و چون همه فک می کردن که بعد فوتبالش میره رو نیمکت می شینه، حقیقتا دوست نداشت زود بره رو نیمکت. حالا نمی دونم دلیلش چی بود ولی خب مسلما آرزوی هر بازیکنیه که وقتی چند سال تو یه تیم بازی میکنه، بعد رو نیمکتش بشینه. من احساس می کنم که ژاوی مثل بازی کردن تو فوتبالش خیلی با فکر و تکنیکه و حواسش به همه چی هست. با سیاست کاری و شخصیتی که داره بهترین تصمیم رو در بهترین زمان میگیره و کار رو انشالله درمیاره. به قولی این آرزو رو صد در صد داشته و می خواسته که بعدا بره و حالا شاید این فصل و شاید فصل بعد بره. با شخصیتی که می شناسم مطمئنم که بهترین نتیجه رو بگیره. به خاطر اینکه تو دوران بازی افتخارات زیادی تو بارسا کسب کرده یه تایمی میره که بهترین بازیکنارو کنار هم با شرایط تکنیکی و تاکتیکی خوب داشته باشه و تیم خوبی بسازه که در همه لیگ ها فوق العاده باشه. فکر می کنم همچین اتفاقی بیافته.
* بعد از دوره ای که از هم جدا شدین یا همین اخیرا باهم صحبت کردین؟
دقیقا یه ما پیش بود که باهم صحبت کردیم بابت یه خیریه ای که قرار بود تو یه ویدیو پیراهن السد رو بپوشه و امضا کنه. الحمدالله هر وقت مسیج و زنگ می زنم درجا جواب میده و مثل برادر بهم احترام میذاره و کاری که از دستش برمیاد رو انجام میده.
*با توجه به این که لیگ چین تعطیله برای مسابقات ملی آیا به این فصل خواهی رسید یا دیگه این فصل رو نمیشه امیدوار بود که برگردی و برای تیم بازی کنی؟
بازیای لیگ تعطیل بود ولی دوباره استارت خورده و دارن فصل دوم بازیارو انجام میدن. بعد این 5 تا بازی دوباره یه دو سه ماه تعطیل هستن ولی فکر می کنم فروردین اردیبهشت سال آینده اینا فصل بازیاشون شروع میشه. فکر می کنم برای استارت سال بعد آماده باشم. گرچه امیدوارم خیلی زودتر و به قولی محکم تر خوب بشم و کنار تیم ملی تو عید باشم و به امید خدا هم خودم به خودم کمک کنم و هم کادر فنی و داداشایی که تو تیم ملی دارم بهم کمک کنن که زودتر رو به راه بشم.
*این دومی باریه که در چین هستی و سومین فصل حضورت تو چین هست. آیا تفاوتی بین اولین دوره ای که به عنوان بازیکن رفتی اونجا با الان که دوباره برگشتی وجود داره یا نه؟
اولین سالی که رفتم چین نه زبانی بلد بودم و نه ارتباطی می تونستم با بازیکنا برقرار کنم. فقط فوتبالی می تونستم ارتباط برقرار کنم. خیلی فرق داره سال اول و سالی که بعدش رفتم. از نظر اون ارتباطی که می تونستم داشته باشم و احساساتی که می تونستیم با فوتبال، شوخی و صحبت داشته باشیم خیلی با سال اول فرق داشت. یه جورایی میشه گفت پخته تر شده بودم. راحت تر صحبت می کردم، راحت تر بازی می کردم. خیلی به من بیشتر احترام میذاشتن و به قولی کاپیتان سوم تیم شده بودم با این که دو سه ماه تو ترکیب بودم. دو سه بازیکن ملی داشتیم و سعی می کردم تو بازیای دوستانه بازوبند رو ببندم که اگه یه درصد تو بازیای رسمی هم نبودن بتونم کاپیتان باشم. اینا احترامیه که بعد تجربه و ارتباطی که بیرون زمین برقرار کردم ایجاد شد.