اینکه امیرقلعهنویی میتوانست بهتر از مورینیو باشد یا مهدی طارمی با تابوشکنی در بارسلونا، رئالمادرید یا سایر تیمهای بزرگ دنیا فوتبال بازی کند، نباید برایمان خندهدار باشد.
هر چقدر مهدی طارمی در فوتبال اروپا میدرخشد، هم هیجان علاقمندانش در ایران بیشتر میشود، هم افسوسهایشان و اگر با خودمان فقط کمی رو راست باشیم، این روزها معنای کامل "کلیشه شدن" را میتوان در همین حسرت خوردنهای مجازی پس از درخشش ادامهدار مهدی طارمی در پورتو پیدا کرد، اما چه کنیم که با هر گل این ستاره بوشهری به صورت ناخودآگاه تکرار میکنیم که ای کاش خیلی زودتر از اینها شرایط برای حضورت در میان غولهای فوتبال دنیا مهیا میشد؛ که اگر اینطور بود، دفعاتی که فوتبال میتوانست از ته قلب خوشحالمان کند، خیلی بیشتر از دو فصل و چند مسابقه بود.
مجید جلالی مدتی پیش یکی از میهمانان آنتن بود و پژمان راهبر سردبیر ورزشسه در مقطعی که این مربی هدایت گلگهر سیرجان را برعهده داشت، گفتگویی با این مربی شناخته شده فوتبال ایران در مورد موضوعات مختلف فوتبال انجام داد؛ گفتگویی که بخشی از آن خیلی خیلی بیشتر از محتوای کلی مصاحبه دیده شد و و واکنشهای بسیاری را نیز به همراه داشت. جلالی در بخشی از این مصاحبه برای اینکه دیدگاهش را در مورد امیر قلعهنویی توضیح بدهد، پیش از مطرح کردن نکتهای که به نظر میرسد از عواقب آن آگاه است، جملات خود را شمرده شمرده و با حالت تاکیدی اینطور به زبان میآورد:« من با تمام وجودم و با تمام اعتقادم میگویم؛ فقط خواهش میکنم بهم نخندید؛ قلعهنویی از مورینیو بهتر است. علی دایی از دشان بهتر است و فقط فرقش در محیط است. ما را محکوم نکنید. یک نفر در نازی آباد و با فرهنگ آنجا بزرگ شده و دیگری در بارسلون کنار بابی رابسون رشد کرده است. من و امثال من را محکوم نکنید.»
درخواست جلالی از مخاطبان برای نخندیدن به حرفهایش خیلی موثر نبود و این چند ثانیه بدون توجه به دلایل مجید جلالی در توجیه ادعایی که داشت، دست به دست شد و او مدتی بعد در مصاحبه دیگری در مورد آن صحبت کرد و گفت:« هنوز روی آن حرفم هستم. من آن جمله را گفتم و مسایل دیگری را هم مطرح کردم، اما توضیحات را برداشتند و فقط به آن یک تکه پرداختند.»
گل مهدی طارمی در مقابل لیورپول در شرایطی رقم خورد که سایر هم تیمیهایش شب بسیار بدی را پشت سر گذاشتند و او بود که علیرغم شکست تحقیرکننده 5 بر 1 خانگی پورتو مقابل یکی از بهترین تیمهای دنیا در سالهای اخیر، بار دیگر توانایی خود را به رخ کشید، تا به عقب بازگردیم و کمی عمیقتر در مورد حرفهایی که مجید جلالی در آن مصاحبه مطرح کرده بود، فکر کنیم. عملکرد مهدی طارمی در فوتبال پرتغال چیزی فراتر از چشمگیر بوده است. او فقط با یکسال بازی در ریوآوه بدون اینکه درگیر مسائلی نظیر تطابق با فضای جدید و مسائلی از این دست شود، به پیراهن پورتو که برترین تیم فوتبال پرتغال به شمار میرود، رسید و حالا که یک فصل و چند مسابقه از حضور او در ترکیب آبی و سفیدهای پورتو گذشته، انتقال او به یک تیم بزرگ دیگر و لیگی معتبرتر بسیار محتمل به نظر میآید. به همین دلایل بود که سراغ مجید جلالی رفتیم؛ او با گرمی مصاحبه را پذیرفت تا موضوع اصلی این گفتگوی تلفنی شکل بگیرد؛ گفتگویی که جزئیات سبک بازی مهدی طارمی بخشی از آن است و بخش مهمتری از آن به دلیل کشف دیرهنگام استعدادهای فوتبال ایران میپردازد و سعی دارد نیروی محرکهای باشد برای پایان دادن به این دور باطل در ایران.
صحبتهایمان با مجید جلالی با توصیف حس و حال از درخشش طارمی آغاز شد :« اول از هر چیزی باید بگویم که من از دیدن بازیهای طارمی احساس غرور میکنم و وقتی بازیهایش را میبینم، حس بسیار خوبی به من دست میدهد. متاسفانه اما او در لیگ ما که بازی میکرد، یک پنالتی خراب کرد و دیدید که چقدر اهانت شنید. حالا اما در بهترین سطح فوتبال دنیا بازی میکند و به اعتقاد من بهترین بازیکن تیمش است.»
بخش بعدی حرفهای مجید جلالی اشاره مستقیم به مصاحبهاش در مورد قلعهنویی بود و با لحنی که نشان میداد از شیوه منعکس شدن حرفهایش و واکنشهای ایجاد شده دلخور است، بار دیگر دلایلش درباره ادعای حاشیهسازی که مطرح کرده بود را توضیح داد:« روزی من میگفتم آقای قلعهنویی از مورینیو بهتر است و دلایلم را هم گفتم. گفتم فرقش محیط است؛ منتها خیلیها با تمسخر به این موضوع نگاه کردند. احتمالا اگر چهار سال پیش میگفتم طارمی میتواند به فوتبال اروپا برود و به یوونتوس گل بزند، باز هم خیلیها تمسخر میکردند! الان ولی می بینید ظرفیتمان چقدر بالاست و فقط نیاز به محیط بهتر داریم تا ظرفیتها خودشان را نشان بدهند. ایجاد این محیط هم غیرممکن نیست و میتوانیم با برنامهریزی و سازماندهی دقیق و هدفمند محیط ایدهآلمان را ایجاد کنیم.»
جلالی برای اینکه این موضوع را بیشتر جا بیندازد به ذکر مثالی دیگر در مورد این مسئله پرداخت و به مقالهای اشاره کرد که در سال 2006 پیرامون مقایسه رونالدینیو و کریمی به عنوان بهترین فوتبالیستهای جهان و آسیا در سال 2004 به همراه همکارانش منتشر کرده است:« سال 2006 من و گروهم مقایسهای میان علی کریمی و رونالدینیو انجام دادیم. آن سال رونالدینیو بهترین بازیکن جهان شد و کریمی بهترین بازیکن آسیا. ما گروهی 20 نفره بودیم و سه ماه روی این موضوع کار کردیم و متوجه شدیم که تمام فرق میان کریمی و رونالدینیو همان تفاوت در سطح آسیا و جهان است و آن هم به قبل از 19 سالگی مربوط میشود که بازیکنان باید تحت آموزش قرار بگیرند.»
سرمربی سابق پاس تهران که با این تیم سابقه قهرمانی در مسابقات لیگ برتر را نیز دارد، پس از اشاره به مقایسه علمی میان کریمی و رونالدینیو، بار دیگر به موضوع اصلی مصاحبه که مهدی طارمی است، بازگشت و در مورد این بازیکن و تاثیر محیط جدید در عملکردش حرف زد:« طارمی الان به فوتبال اروپا رفته و محیطش عوض شده و شما میتوانید پیشرفت را به وضوح در این بچه ببینید. صدها طارمی در فوتبال این مملکت وجود دارند، که نیازمند مناسب شدن محیط مناسب برای پیشرفت هستند. مناسب کردن محیط یک مسئولیت مشترک است و دست یک باشگاه یا یک مربی نیست. در واقع این یک مسئولیت مشترک است که باید بین خانوادهها، رسانهها، باشگاهها، مربیان و هواداران با هم تقسیم شود.»
طارمی خوش شانس بوده که به واسطه متولد شدن در خانوادهای فوتبالی، توانسته به یک فوتبالیست حرفهای بدل شود، اما در کمال تعجب این مزیتِ بسیار مهم هم سبب نشده تا استعداد طارمی زودتر شناسایی شود و براساس اصول علمی تحت آموزش قرار بگیرد. این معضلی است که در فوتبال ایران وجود دارد و از مجید جلالی خواستیم درباره روش صحیح پرورش بازیکنان فوتبال صحبت کند، تا اگر در میان مسئولان فردی با نگرانی و دلمشغولی درباره آن فکر کرد و تصمیم گرفت کاری انجام دهد، توضیحات مجید جلالی به کمک او بیاید. کارشناس باتجربه فوتبال در پاسخ به این موضوع اینطور واکنش نشان داد:« شما نگاه کنید علی دایی در 23 سالگی کشف می شود. علی دایی همین حالا اسطوره فوتبال دنیا است، اما تصور کنید اگر او از 14 سالگی تحت آموزش قرار میگرفت و مراحل آموزش را در برهه طلاییاش طی میکرد، آنوقت چه بازیکنی میتوانست باشد؟
واقعا چه میشد دیگر... بنابراین ما باید سعی کنیم که برای بچه هایمان محیط رشد و پیشرفت را فراهم کنیم. این محیط مجموعه ای از تربیتها در مدارس فوتبال است. از تجهیزات گرفته تا امکانات و تکنولوژی و تمام زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری مورد نیاز. نوع نگاه تربیتی مدارس فوتبال و آکادمیها را باید تغییر دهیم و اینها باید از یک جایی نشات بگیرد. باید یک جایی در کشور باشد و این را به عنوان الگو نشان دهد. امیدوارم فدراسیون این کار را انجام دهد. اینها (مهدی طارمی) نمونههای عینی ظرفیت انسانی فوتبال ما هستند. پتانسیلهای انسانیای که در فوتبال ما به صورت بالقوه وجود دارد و کافی است برنامههای درست طراحی شود و اگر اینچنین شود ظرف 5 سال میتوانیم بهترین بازیکنان، بهترین تیمها و بهترین فوتبال را داشته باشیم.»
مجید جلالی سپس با اشاره به بازیکنان ملیپوش فوتبال ایران که حضور در محیطهای استاندارد سبب پیشرفت آنها شده، حرفهایش را از سر گرفت و گفت:« شما بازیکنانی مثل علیرضا جهانبخش، مهدی طارمی، سردار آزمون، کریم انصاریفرد، سعید عزتاللهی، علی قلیزاده و ... را ببینید؛ ببینید وقتی اینها محیط را تغییر دادند، چه تحولاتی در عملکرد آنها ایجاد شد. در تیم ملی هم با حضور اینها کلاس بازی ما تغییر کرده است. میبینید عراق و بحرین که واقعا حریفان بسیار سختی برای ما بودند، با حضور این بچهها سه تا سه تا گل میخورند. اینها حاکی از ظرفیت نهفته بی نظیر فوتبال ما است. باید بچههایمان را باور کنیم و زمینه را برای پیشرفتشان فراهم کنیم. در ایران اینقدر استعداد داریم که میتوان صد بازیکن مثل طارمی ساخت. اینقدر استعداد وجود دارد که نگفتنی است. در نساجی که بودم وقتی بازیکنان پایه را میدیدم به وجد میآمدم، ولی میدیدم در زمینهای خیلی معمولی تمرین میکنند. اگر محیط را فراهم کنیم، بازیکن مستعد زیاد داریم. به عنوان مثال مهدی ترابی اگر در محیط قرار بگیرد و به اروپا برود، می تواند بازیکن خارقالعادهای شود. البته حرف من این نیست که بازیکنان ما همه به فوتبال اروپا بروند. من میگویم محیط را همینجا فراهم کنید و بعد ببینید که چه بازدهیای خواهیم داشت.»
جلالی در ادامه توضیحاتش برای پیدا کردن راهحلی که این معضل را از بین ببرد، ضمن ابراز ناامیدی از روند و مسیر کلی فوتبال در ایران، از مسئولان کشور خواست تا با توجه به جایگاهی که فوتبال میتواند برای هر کشور و دولتی در مجامع بین المللی ایجاد کند، نگاه ویژهای به آن داشته باشند و برای توسعهاش تلاش کنند. جلالی دیدگاههای خود در رابطه با این موضوع را اینطور بیان کرد:« متاسفانه باید خدمت شما بگویم که فوتبال ما در مدار پیشرفت نیست. کره زمین وجود دارد ولی اگر در مدار نباشد، میشود معضلی برای خودش و جهان. هر چیزی باید در مدار خودش باشد. فوتبال ما در مدار پیشرفت نیست. سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که مدار پیشرفت چیست یا چه کاری باید انجام بدهیم؟ جواب این سوال را نمیتوان در این مصاحبه توضیح داد. پیدا کردن پاسخ برای این مسئله، نیاز به اتاق فکر و نشستهای متعدد دارد. نیاز به این دارد که در سطح کلان ظرفیت نیروهای انسانی ما باور بشود؛ اینکه مربیان و بازیکنان ما ظرفیت بهترین شدن در جهان را دارند؛ اینکه فوتبال ما می تواند در میان 15 تیم برتر جهان باشد. اگر به این موضوع و به این باور برسند، اقداماتی میتوان انجام داد تا در مدار قرار بگیریم. شاید در حال حاضر مشکلات زیادی در کشور داریم، اما یک بخشی از دولت هم باید به این جوانها و فوتبال کمک کند. باید باور کنیم که فوتبال در کنار قدرت میدان، یک قدرت نرم است و می تواند به کشور ما در جوامع بین المللی قوام بدهد و باید به همین نسبت به آن اهمیت بدهیم. اگر هم الان چیزهایی در مورد درخشش بازیکنان یا مربیان میبینیم، توسط خود فوتبال ایجاد شدهاند. ما باید کاری کنیم که به ثبات در نتیجهگیری برسیم. نتایج باثبات هم دقیقا همان کاری است که ژاپن انجام داده و نباید به نتایج زودگذر و خوشحال کننده اهمیت بدهیم.»
جلالی که پیشتر چندین ایده برای پرورش مربیان فوتبال نیز ارائه داده است، سپس به این موضوع نیز پرداخت و در مورد آن بیان کرد:« در حوزه مربیگری هم همینطور است. اگر ما به مربیانمان فضا بدهیم و از آنها حمایت آموزشی کنیم، رشد میکنند. مربیان ما به هیچ وجه حمایت آموزشی نمیشوند. اصلا برنامههای پیشرفت دهنده نداریم و هر چه هستند، خودشان هستند. همین الان یحیی را میبینید؛ محرم نویدکیا؛ حمید مطهری، فرهاد مجیدی، جواد نکونام و ... اینها همه ظرفیت هستند و اگر محیط مناسب برای رشد آنها فراهم باشد، می توانند جزو بهترین مربیان دنیا شوند.»
این روزها که لژیونرهای فوتبال ایران نظیر طارمی، جهانبخش، آزمون، عزت اللهی، انصاریفرد، قایدی، قدوس و ... روی فرم قرار دارند، در صفحات مجازی بحث مقایسه نسل فعلی فوتبال ایران با نسل طلایی 98 و همینطور نسلهای قبلتر بیشتر از گذشته مطرح میشود. همین موضوع سوال بعدی ما از سرمربی فصل گذشته نساجی مازندران بود و او به آن اینطور پاسخ داد:« اول از هر چیزی باید بدانیم که این مقایسه غیرمنصفانه است. شما ببینید نسل 98 در چه فضایی رشد پیدا کردند و بزرگ شدند. در آن زمان چقدر به فوتبال بها داده می شده؟ علم تمرین چقدر بوده است؟ بنابراین این مقایسه یک مقایسه غیرمنصفانه است. هر دو نسل درخشیدهاند و در زمان خودشان نخبه به شمار میروند؛ مثل همین بچهها، اما بازیکنان فعلی در محیط بهتری فوتبال بازی میکنند.»
نکته دیگری که در گفتگو با مجید جلالی از او خواستیم تا بیشتر در موردش توضیح بدهد، سبک بازی مهدی طارمی بود. سرمربی سابق پیکان و سایپا برای صحبت کردن درباره این موضوع به برنامهای اشاره کرد که چند سال پیش با مرحوم بهرام شفیع در ورزش و مردم برگزار کرده بود:« سال 96 بود یا 97 دقیق نمیدانم ولی به یک برنامه تلویزیونی رفتم. برنامه ورزش و مردمِ زنده یاد آقای شفیع. در آن برنامه بحث اصلی در این مورد بود که مهدی طارمی چرا اینقدر پنالتی خراب میکند و اینکه با توجه به شرایطی که دارد، آیا میتواند بازیکن بزرگی شود یا خیر؟ من توضیح دادم وقتی میخواهید در مورد مهاجمی صحبت کنید، باید سه نکته بسیار مهم و اثرگذار را بررسی کنید. نکته اول هوش جایگیری؛ دوم عقلِ پاس و سوم خلاقیت در زدن ضربه آخر. هر سه این موضوعات با تمرین تا 90 درصد قابل پیشرفت است و این یادگیری در طول دوران بازی هم ادامه خواهد داشت.
هوش جایگیری به هوش بازیکن برمی گردد و طارمی همیشه این کار را می کرد. موقعیت خراب میکرد که به فاکتور سوم اشاره دارد و برای بهبود آن باید تمرینات اختصاصی انجام داد. عقل پاس میگوید آیا این بازیکن می تواند مکمل خوبی برای بازیکنان دیگر باشد یا خیر؟ مثلا پاسهایی که علی دایی به خداداد و مهدوی کیا در بازی مقابل امریکا و استرالیا داد، نشان میداد که این بازیکن عقلِ پاس بسیار خوبی دارد. یا پاسهایی که مهدی طارمی به سردار آزمون میدهد و در مقابل عراق هم یک پاس داد. مهدی طارمی هر سه فاکتور را دارد. الان از نظر قدرت بدنی هم بسیار شرایط خوبی دارد و اعتماد به نفسش هم بالاست.»
مهدی طارمی این روزها ستاره تیم ملی ایران و پورتو است، با این حال وظایفی که برای این بازیکن توسط کادر فنی دو تیم در نظر گرفته شده، متفاوت است. این تفاوت در مسئولیت میان تیم باشگاهی و تیم ملی و اینکه تاثیر مخرب ایجاد میکند و یا به پیشرفت طارمی کمک میشود، سوال بعدی ما از مجید جلالی بود و او به آن اینطور پاسخ داد:« در بازیکنهای مختلف این مدل کار کردن متفاوت است. برخی بازیکنان از نظر ذهنی خودشان را فقط آماده یک پست کردهاند و اگر آنها را جابجا کنید، افت میکنند، ولی این کار در مجموع سبب تکامل بازیکن میشود. الان شما امیری را ببینید، که به نظرم یک بازیکن تکامل یافته است و او هم اگر زود کشف شده بود و آموزش میدید، چه بازیکن فوقالعادهتری میتوانست باشد؛ اما در 26 سالگی شناخته شد. طارمی به نظرم این ویژگی را دارد و حتی در دوره کیروش و در بازی با اسپانیا و پرتغال گوش چپ بازی می کرد و مثل یک دفاع چپ تا پشت خط محوطه جریمه میآمد و این تغییر نقشها باعث تکاملش شده است.»
مهدی طارمی پس از پشت سر گذاشتن دو فصل فوقالعاده، در فصل جدید عملکردش بهتر هم شده و هیچ بعید نیست که تیمهای بزرگ فوتبال دنیا از همین حالا هم به فکر جذب مهاجم بوشهری پورتو افتاده باشند. این انتقال و اینکه چقدر احتمال دارد مهدی طارمی در 30 سالگی توسط باشگاهی بزرگ در اروپا جذب شود، سوال پایانی ما از مجید جلالی بود. جلالی که در بخش پایانی بار دیگر به همان افسوس همیشگی فوتبال ایران اشاره کرد، با توصیهای به مهدی طارمی برای حفظ روند موفقیتآمیزش احتمال این انتقال را بالا توصیف کرد:« اتفاقا بازی پورتو و لیورپول را با پسرم تماشا میکردم. به پسرم گفتم اگر طارمی 22 سالش بود، همین فصل بعد به بارسلونا یا رئال مادرید میرفت؛ اینها است که جای افسوس دارد. اگر ما یک کار تحقیقاتی میکردیم و میگفتیم میتوانند در تیمهای بزرگ دنیا بازی کنند، حتما مسخره میشدیم، اما فکر میکنم با عملکردی که طارمی دارد، سال آینده تیمهای بزرگتری دنبالش میآیند. مهم است که در درجه اول از ذهنش و مدل زندگیاش مراقبت کند و اگر اینکار را بکند، خیلی جای پیشرفت دارد و هفته به هفته رشد او ادامه خواهد داشت.»
اینکه همه استعدادهای بالقوه تبدیل به استعدادهای بالفعل شوند، قابل تصور نیست و حتی اگر همه چیز برای شناسایی و پرورش انسانها در زمینههای مختلف هموار و مهیا باشد، مسیر پر پیچ و خم زندگی، گاهی آنها را بیآنکه خودشان تاثیری داشته باشند، از مسیر درست منحرف میکند. این گزارش اما تلاشی بسیار ناچیز بود، برای مرور اهمیت شناسایی انسانهای نخبه در فوتبال و به طور کلی تاثیر آنها در موفقیت یک جامعه؛ تلاشی برای دست کم نگرفتن خودمان و اینکه ظرفیت رسیدن به رویاهای دور از دسترس فوتبال را هم داریم؛ پس اینبار وقتی طارمی گل بعدی خود را به ثمر رساند، سعی کنیم افسوس خوردنها را از ذهن و نوشتههایمان خارج کنیم و فقط اجازه بدهیم بخش لذت بخش آن در جسم و روحمان قالب شود و در کنار آن امیدوار باشیم فدراسیون فوتبال به این موضوع توجه کند و البته توانایی همسو کردن دولت را نیز داشته باشد.