نمایش فوق العاده گلر ملی پوش استقلال در نیمه نخست بازی با سیاه جامگان در نیمه دوم با خوردن گلی استثنایی نیمه کاره ماند، گرچه آبی ها با درخشش حسینی به بردی قاطع رسیدند.
در یکی از ضعیف ترین نمایش های استقلال در دوران هدایت مربی آلمانی این سیدحسین حسینی بود که با چند عکس العمل دیدنی توانست قفل دروازه اش را مقابل حریف انتهای جدولی اما با انگیزه بسته نگه دارد تا زمینه برای برد قاطعانه و بدون استرس نیمه دوم فراهم شود. گلر ملی پوش آبی ها که سیوهای جالب توجهی در نیمه اول داشت تا یک تنه جور بازی ضعیف استقلال را به دوش بکشد در نیمه دوم تنها روی یک صحنه ناکام بود آن هم صحنه تک گل مشهدی ها بود که سیدحسین مهار آن شوت را به خاطر جنس توپ های این فصل لیگ برتر کاری نشدنی توصیف کرد. حسینی در گفتگویی اختصاصی و مفصل حرف های جالبی به زبان آورد که شما را به خواندن آن توصیه می کنیم.
نیمه اول غافلگیر شدیم
خوب می دانستیم سیاه جامگان با توجه به قطعی بودن سقوطش چیزی برای از دست دادن ندارد و تنها برای اعاده حیثیت و بدون این که استرسی داشته باشد مقابل استقلال به میدان می رود. نیمه اول بازی حسابی غافلگیر شدیم تا زیر بار فشار مضاعفی قرار داشته باشیم به خصوص روی ضدحملات مشهدی ها که ویرانگر بود. به نظرم این ضعیف ترین نمایش ما در چند ماه گذشته بود چون تیم حریف را دست کم گرفته بودیم.
گل می خوردیم کار سخت می شد
بعد از گذشت چند دقیقه از نیمه اول به خوبی پی بردم که روز سختی پیش رو دارم از همین رو خودم را برای هر شرایطی آماده کردم. لطف خدا دوباره شامل حال من شد تا تلاش هایم برای بسته نگه داشتن قفل دروازه در نیمه اول بی نتیجه نماند چون اگر روی موقعیت هایی که سیاه جامگان داشت خدای نکرده استقلال گل می خورد کار سخت تر از قبل می شد به همین خاطر نهایت تلاشم را انجام دادم تا شرمنده هواداران نشوم.
بعد از ثبت رکورد خیلی اذیتم کردند
قبل از این که بخواهم راجع به صحنه گل سیاه جامگان صحبت کنم یک گلگی دارم از دوستانی که بعد از ثبت رکورد گل نخوردن در تاریخ باشگاه های ایران که با لطف خدا و تلاش بچه های تیم استقلال به نام من ثبت شد از این رکورد علیه خود استفاده کردند و در طی یکی دو ماه گذشته مدام از آن به عنوان چماق برای زدن من بهره بردند! بله در این مدت بعد از ثبت رکورد اتفاقاتی برای من رقم زدند که دور از انصاف بود در حالی که من تمام تلاشم را برای موفقیت و سربلندی استقلال و طرفدارانش انجام دادم. درست در روزهایی که با استقلال نتایج خوبی کسب کردیم مدام می گفتند سیدحسین کلین شیتی ندارد و ... برای من قبل از کلین شیت موفقیت استقلال اهمیت دارد ضمن این که بیشتر از کلین شیت من به سیوهایی که انجام دادم، اهمیت می دهم. کلین شیت بدون سیو که معنایی ندارد همان طور که سیوهای خوب را با گل خوردن دوست ندارم. اگر کلین شیتی ثبت می شود دوست دارم با سیو باشد نه این که بیکار باشم(باخنده) بعد از ثبت رکورد جدید در لیگ برتر هر بار بازی کردم نهایت تلاشم را انجام دادم تا استقلال موفق باشد که تلاش هایم کلین شیتی نداشت اما هر بازی سیوهای زیادی داشت که همین سیوها و آمادگی ام حائز اهمیت بود نه چیز دیگر.
گل سیاه جامگان مرهون جنس توپ های لیگ برتر است
اصلا نمی خواهم زحمات مهاجم سیاه جامگان را در صحنه گلی که خوردم زیر سئوال ببرم اما انصافا آن توپ تنها به این دلیل غیر قابل مهار بود که جنس توپ های این فصل لیگ برتر با شوت بازیکن حریف عجین شد. اگر از گلرهای لیگ برتر بپرسید می بینید که همه آنها نیز با من هم عقیده اند که توپ های این فصل در هنگام شوت چندین بار تغییر جهت می دهند و این کار را برای گلرها در سیو شوت سخت می کند درست مثل صحنه گل دیروز سیاه جامگان که غیر قابل مهار بود.
کادر فنی ما را وادار کرد که به کم راضی نباشیم
خدا را شکر همه بچه های تیم سعی و تلاش کردند بهترین عملکرد را در هفته ها و ماه های منتهی به پایان فصل داشته باشیم تا به نوعی دینی که به هواداران داشتیم را عملی کنیم و روزهای خوشی را برای آنها که تحت هر شرایطی در گرما و سرما حتی روزهای بد پشت تیم را خالی نکرده بودند، رقم بزنیم. در این راه خواسته ها و تلاش های کادر فنی هم خیلی تاثیرگذار بود به خصوص آقای شفر و دستیارانش که کاری کردند تا بازیکنان استقلال به کم راضی نباشند و تحت هر شرایطی به دنبال برد و تثبیت توانایی های خود باشند. آقای شفر به ما آموخت که چه در سخت ترین بازی ها چه در آسان ترین بازی ها بدون این که غرور یا ترسی داشته باشیم تنها برای برد بازی کنیم و حالا نتیجه این خواسته را می بینیم. بچه های استقلال با وجود تمام مشکلاتی که دارند بدون این که خم به ابرو بیاورند سنگ تمام گذاشته و با حمایت طرفداران استقلال را تا حدودی به جایگاه واقعی اش رساندند گرچه هنوز به هدف نهایی مان نرسیدیم.
بعد از قرعه کشی آسیا به ما خندیدند اما الان ما به آنها می خندیم
همین که قرعه کشی لیگ قهرمانان آسیا انجام شد با دیدن گروه دشواری که نصیب استقلال شد خیلی ها به ما خندیدند و مدعی بودند که استقلال شانسی برای صعود ندارد. حتی اعتقاد داشتند که ما در این گروه آخر می شویم غافل از این که بدون اذن پروردگار برگی از درخت نمی افتد. استقلال در گروه مرگ در حال حاضر اول است و صعودش را قطعی کرده اما هنوز کارش تمام نشده و یک بازی مهم دیگر با الهلال در زمین بی طرف دارد که همه تلاش مان این است در آن بازی هم با دست پر بیرون بیاییم. حالا ما به آنهایی می خندیم که با خنده مدعی بودند تیم ما شانسی برای صعود ندارد.
هنوز برای جشن گرفتن زود است
این درست صعود کردیم اما برای برپایی جشن هنوز خیلی زود است چون روزی جشن می گیریم که از مرحله حذفی آسیا هم به سلامت عبور و به جمع هشت تیم برتر برسیم. ضمن این که در فینال حذفی هم به برتری برسیم و حداقل یک جام به طرفدارانی که تحت هر شرایطی ما را تحمل کردند به عنوان تحفه درویش اعطا کنیم.
سال رویایی را تجربه کردم
سال 96 را با اهداف زیادی آغاز کردم که خدا را شکر به بخش عمده ای از آن رسیدم. اولین هدفم بازی در ترکیب اصلی بود، دومین هدفم تلاش برای موفقیت استقلال و هدف پایانی ام رسیدن به تیم ملی بود که هزاران بار شکر تمامی این اهداف عملی شد. البته در این راه باید از وینفرد شفر تشکر ویژه ای داشته باشم چون اگر اعتماد به نفسی که ایشان به من داد، نبود به هیچ یک از این اهداف نمی رسیدم.
محبت شفر را فراموش نمی کنم
هیچ وقت محبتی که آقای شفر به من داشت را فراموش نمی کنم چون اعتماد به نفسی که بعد از صحبت های او در روزهایی ابتدایی کسب کردم نقش به سزایی در این روزهای رویایی داشت. ایشان خیلی کمک کردند تا جایی که به من گفت:« برو درون دروازه و خودت را نشان بده. حتی اگر گل هم بخوری چه خوب چه بد، من حامی تو هستم». صحبت هایی که فشار را از روی شانه های من برداشت و باعث شد بدون استرس به میدان بروم، البته شاید جالب باشد بدانید تنها بعد از دو بازی شفر به من وعده حضور در تیم ملی را داد که خدا را شکر این وعده هم عملی شد تا یکی از چهار پنج گلر حاضر در تیم ملی برای امتحان بخت حضور در جام جهانی باشم. جا دارد یک تشکر ویژه هم داشته باشم از آقای اشکان نامداری مربی دروازه بان های استقلال که خیلی برای من وقت گذاشتند تا در این فرم قرار داشته باشم.
پوشیدن پیراهن مقدس ایران بهترین حس دنیا است
بهتر از این نمی شد که سال تحویل را در اردوی تیم ملی بگذرانم آن هم با چشیدن طعم شیرین اولین بازی ملی. پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران آن هم در روزهای پایانی سال مقابل سیرالئون غرور خاصی داشت به نحوی که می توانم آن را بهترین حس دنیا لقب بدهم که در این راه هم باید از اعتماد کارلوس کی روش سپاسگذار باشم که به من اعتماد کردند.